هر داستانی از شاهنامه را، آنزمان که پوستۀ تُنُک و نهچندان ستبر و استوارش را از هم فروشکافیم، بیهیچ شک و گمانی به اسطوره خواهیم رسید؛ چراکه نامه شگرف شاهنامه، یکسره از اسطورهها وام ستانیده است. یک اسطورهشناس کارشناس و ویژهدان، هیچگاه در برخورد با متنی پهلوانی، چونان شاهنامه، فریفته رنگرنگی و فریبایی داستانها نمیشود و با ژرفنگری و نازکبینی، به درون داستانها راه میجوید و آنها را میگزارد. این جستار هم، داستان سیاوش را فرومیشکافد، به ژرفای آن راه میبرد و در آن نهانیها، به اسطورهای زردشتی دست مییازد و دلیل ناسوزندگی آتش و نسوختن سیاوش را اسطورهشناسانه برمیرسد و کندوکاو میکند. برپایه این جستار، اردیبهشت نماد مینویِ راستیِ اهورامزداست و آتش، نمود مادی اردیبهشت بر زمین. از دیگرسو، گوهر فرّه از آتش است و سیاوش نیز پادشاهی است فرهمند و از جنس آتش (نماد راستی)؛ و آتش هیچگاه آتش را نمیسوزاند.
منظور از انتشار این مجموعه این است که برگزیده داستانها و افسانه های دلپسند ملتهای گوناگون جهان در دسترس خوانندگان ایرانی قرار گیرد. داستانها و افسانه های ملل ، آینه روح و نماینده اندیشه و بخش پر ارزشی از فرهنگ عمومی و ادبیات آنهاست. کتاب مشتمل بر دو افسانه شیرین و خواندنی درباره پیکار دلیرانه مردم سرزمین کهنسال یونان است . افسانه قوچ پشم طلایی که در آن رزم آورانی مانند هراکلس برای به دست آورن قوچ پشم طلایی که مظهر خیر و برکت است از دریاهای پر خطری می گذرد. و افسانه هفت خوان هراکلس که یادآور هفت خوان رستم خودمان است ...
کتاب اساطیر یونان اثری است از ف. ژیران به ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور و چاپ انتشارات مکتوب. کتاب حاضر به معرفی اسطوره های یونانی که موجوداتی فرازمینی با ویژگی های شگفت آور بودند می پردازد و تحلیلی از تاثیراتی که این اسطوره ها بر فرهنگ بشری و ادب و هنر یونان و جهان برجای گذاشته اند ارائه می دهد. “اساطیر یونان” مطالبی درباره چگونگی پیدایش ایزدان و اطلاعاتی پیرامون ایزدان زمین، ایزدان قهرمان و اسطوره هایی چون آتنا، هرا، آپولن، هرمس، آرس، آفرودیت، پوزئیدون، ایزدبانوی جهان زیرین و… در اختیار می گذارد و داستان ها و افسانه هایی را که پیرامون آن ها وجود دارد ارائه می دهد.
سنجیده و بَوَندهتر (ـ کاملتر) آن مینماید که ما در بحثهای اسطورهشناختی سنجشی (ـ تطبیقی) به پهنة بَوَندهتر آن، یعنی نقد اسطورهشناختی سنجشی بپردازیم و تنها در نمایاندن همانندیها و همسانیهای دو یا چند اسطوره باز نماییم؛ که به نقد و گزارش آنها بپردازیم. این جُستار، دو قهرمان اسطورههای ایرانی و یونانی، «فریدون و تزه» را به دبستان نقد اسطورهشناختی ژرفا برده، و پس از سنجشی در میانة این دو قهرمان و رسیدن به پنج زینه (ـ مرحله) رشدِ همسان در آنها، هر کدام از این زینههای پنجگانه رشد را به ژرفی و گستردگی میگزارد و در فرجام، این پنج زینه را چونان کهن نمونهای، نیز چونان ریختاری (ـ فرمولی) قهرمانساز مینماید.
این جستار، بر آن است که شیوههای نقد زنسالارانه را در پهنه ادب، به دست دهد؛ از همین روی پس از یاد کردن تاریخچهای از فمینیسم، نشان میدهد که یک منتقد در دبستان (= مکتب) نقد زنسالارانه بایستی با یک اثر ادبی به چه شیوه و هنجاری برخورد کند. نیز، برای بهتر نشاندادن روش نقد زنسالارانه (= فمینیستی) با کندوکاو در سه اثر حماسی: شاهنامه، گرشاسبنامه و بهمننامه، به بررسی زنان در این سه شاهکار بیچون میپردازد؛ به سختی دیگر، زنان این سه اثر را به دبستان نقد زنسالارانه برده و میگزارد. در پایان نیز، برای نشان دادن آسیبشناسی زنسالارانه، چونان درآمدی بر نقد زنسالارانه به نشان دادن فرودستی زنان در اسطوره آفرینش ایرانی میپردازد.