چندين دهه است كه آموزش زبان بدون در نظر گرفتن فرهنگ، آداب و رسوم ملل، منسوخ شده است. بر اساس نظريه‌هاي معاصر، علم آموزش زبان‌هاي خارجي و كسب مهارت زباني، بدون شناخت مسايل بين فرهنگي ناپايدار خواهد بود. واقعيت اين است كه گرايش گاه شديد زبان‌آموزان به فرهنگ و شيوه زندگي جوامع مقصد، انگيزه گروه قابل توجهي از آنها است. روش‌هاي جديد آموزش زبان‌هاي خارجي بر اساس نظريه‌هاي ارتباط بين فرهنگي، استفاده فرهنگ مقصد را نه تنها به عنوان ابزاري براي يادگيري زبان مي‌دانند، بلكه اصل آموزش را بر پايه انتقال اطلاعات فرهنگي مي‌گذارند. در تكميل روش‌هاي جديد آموزش زبان‌هاي خارجي، مقاله حاضر با تاكيد بر نقش فرهنگ مبدا و مقصد در آموزش زبان‌هاي خارجي با بكارگيري تحقيقي جامع درباره چگونگي ارايه زبان آلماني در موسسات آموزشي ايراني، ضمن بررسي ريشه‌ها و عناصر فرهنگي تاثيرگذار در آموزش زبان، علل توجه به عناصر مهم فرهنگي را كه سهم بسزايي در كسب مهارت زباني دارند، تحليل مي‌كند. بر اساس اين تحقيق، تنها كسب مهارت زباني در پرتوي شناخت فرهنگ‌ها موجب اشراف زبان‌آموز بر كنش و واكنش مناسب در ارتباط مستقيم با متكلمان زبان مقصد مي‌شود.

منابع مشابه بیشتر ...

5dc6e9dd0c4fa.png

المهارات اللغویة و عروبة اللسان

فخرالدین قباوة

إن المهارة اللغویة هاجس انسانی یلازم کل امة، فی میادین البحث و العمل و التعبیر. ذلک لان هذه الخاصة الحیویة العزیزة تمثل ذروة ما کرم الله تعالی جنس البشر و تقتضی تولید الملکة اللسانیة و تقویمها و تنمیتها و رعایتها بالتجدد و الاغناء و الکفایة، لیواکب المرء لغة قومه، فی الخطاب و الفهم و العمل و الانتاج العلمی او الادبی. اما عروبة اللسان فهی اللغة القرآنیه الخالصة بما تحمله من فصاحة المتکلم و بلاغة التعبیر و براعة الاداء و یسر التداول و التواصل و الابداع.

57550effd54b8.PNG

استفاده از فناوري نوين در آموزش زبان‌هاي خارجي با تكيه بر نقش سينما

حسین غلامی, موسی عبداللهی

آموزش زبان خارجي، تاريخچه‌اي بسيار طولاني دارد. با توجه به اين مسئله كه در روند آموزش زبان خارجي، اصلي‌ترين هدف، دستيابي زبان‌آموز به مهارت استفاده از زبان در ارتباط مستقيم با گويشوران آن زبان است، بررسي روش‌هايي كه به زبان‌آموز در دستيابي به اين توانايي كمك مي‌كند، ضروري است. ما در اين مقاله برآنيم تا به بررسي ضرورت و نحوه استفاده از فناوري‌هاي نوين در آموزش زبان‌هاي خارجي، بر پايه بررسي موردي سينما به عنوان يك عامل توانمند در شناخت جزييات فرهنگي كشور مقصد و زبان زنده آن كشور، بپردازيم. پس از تبين دلايل ضرورت استفاده، با ارايه مدلي عملي براي استفاده كارآمد از فيلم، چند پيشنهاد به منظور كاربردي كردن دروس پخش فيلم در دانشگاه ارايه نماييم.در اين مدل با انتخاب يك فيلم كه نمونه‌اي از سينماي ملي روسيه محسوب مي‌شود خواهيم كوشيد تا به صورت عملي نحوه استفاده از فيلم به عنوان يك عامل توانمند در روند آموزش زبان به ويژه در آشنايي زبان آموزان با فرهنگ كشور مقصد و زبان زنده آن سرزمين را تشريح دهيم.