لاله از موضوعاتي است که در شعر اغلب شاعران به کار رفته و با توجه به رنگ و شکل ظاهريش امکان تصويرسازي بسياري ايجاد کرده است، هدف اين پژوهش، بررسي و تحليل تصويرسازي شاعران از لاله است. هدف ديگر، ترسيم نوع نگرش شاعران به اين موضوع در طول تاريخ ادب فارسي است. از سوي ديگر ميزان ابتکارها و تقليدها در اين تصويرسازي و نيز تنوع تصاوير لاله مشخص ميگردد. با بهرهگيري از روش کتابخانهاي، 63 شاعر انتخاب، و از طريق تحليل و طبقهبندي به بررسي تصاوير لاله در شعر اين شاعران پرداخته و طبق معيار تقدم و تاخر تاريخي، تصاوير تقليدي و ابتکاري مشخص، و با استفاده از جدول و نمودار، يافتهها عيني و ملموستر نشان داده شد. برخي از يافتههاي اين پژوهش بدين قرار است: در شعر اين شاعران، 203 تصوير گوناگون ديده ميشود، رابطه لاله و رخ، لاله و ساغر، لاله و آتش و لاله و داغ در شعر آنان به ترتيب، بيشترين بسامد را دارد. فرخي و صائب بيشترين تصاوير ابتکاري را از لاله پديد آوردهاند. اغلب شاعران اعم از گويندگان شعر غنايي، حماسي، تعليمي و ... به اين موضوع توجه کردهاند. ضمنا در قرنهاي چهارم، پنجم و ششم قمري تصاوير لاله از تنوع بيشتري برخوردار بوده است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
اين مقاله به بررسي هدف مولانا از بيان داستانهاي حيوانات ميپردازد و تاويلهاي خاص او را در اين داستانها نشان ميدهد. بيش از 50 حکايت در مثنوي با بهرهگيري از حيوانات شکل گرفته و مولوي تقريبا از 38 نوع حيوان براي تاويل افکار و انديشههايش استفاده کرده است. اين حيوانات شامل پرندگان، حيوانات وحشي، اهلي، دريايي و حشرات و... هستند. خر در 7 و باز، شير، گاو و سگ هر کدام در 5 داستان بيشترين بسامد را دارند. در ميان 38 شخصيت حيواني مذکور، 31.5 درصد، پرندگان، 39.5 درصد حيوانات وحشي و صحرايي، 16 درصد حيوانات اهلي و خانگي، 5 درصد حشرات و 8 درصد حيوانات دريايي وجود دارند. از نمادگشايي اين داستانها حدود 76 تاويل ـ که اغلب مربوط به خداوند، انسان کامل، انسان زميني و اوصاف ذميمه اوست ـ به دست ميآيد. عمده اين تاوليها به مفاهيم ارزشمندي پايان ميپذيرد؛ مانند داستان روح انسان، مرگ و معاد و رستاخيز، داستان حضرت حق و اوليا و انبيا و مخالفان آنها، برتري حواس باطن بر حواس مادي و ظاهري، نگه داشتن خداوند بندگان شايسته خود را، آداب دعا کردن، مقايسه عارفان و ظاهربينان و دهها مفهوم ارجمند ديگر. مولانا در تاويلات خود از اين داستانها مفاهيم عميق عرفاني و معاني پيچيده حکمت بشري را طرح ميکند. در بسياري از مواقع اين مفاهيم و تاويلات بر داستان غلبه پيدا ميکند و مولانا پس از بيان آنها دوباره به داستان بر ميگردد و بارها بيان ميکند که اين قصهها و تمثيلها نميتواند آن مفاهيم عميق را برتابد و خود از عجز تمثيل و داستان مطرح شده در بيان آن معاني اظهار شرمساري ميکند. در اين پژوهش حيوانات و تاويلات مولوي از آنها دستهبندي شده، بسامد و تکرار آنها معلوم گرديده، سپس با ارايه نمودار و جدولهايي، نتايج تحقيق عيني و ملموستر نشان داده شده است.
هدف اين پژوهش بررسي عناصر داستاني در کتاب فرج بعد از شدت، ترجمه حسين بن اسعد دهستاني است. اين داستانها بر اساس عناصري چون موضوع، حادثه خارق العاده، شخصيت، زاويه ديد، راوي، زمان و مکان، زبان و نتايج اخلاقي و درونمايهها مورد تحليل واقع شدهاند. تعداد داستانها دويست و سي و يک مورد است که حاوي موضوعات اخلاقي و مذهبي هستند. هشتاد و شش حکايت داراي حادثه خارقالعاده است كه (36.44 درصد) از داستانها را شامل ميشوند. شخصيتها به ترتيب از ميان افراد تاريخي با بسامد (86.27 درصد) انتخاب شدهاند که شامل مردان و پسران 47.03) درصد)، صاحبان مشاغل با 32.62) درصد)، شاهان و وزرا با 20.33) درصد)، زنان و دختران با 4.66) درصد)، انبيا و علما با 4.23) درصد)، غلامان و درويشان با 2.54) درصد) و اشخاص نامعلوم با 1.7) درصد) ميشوند، پس از افراد تاريخي، غير انسان با 2.11) درصد) و حيوانات با 1.2) درصد) بيشترين بسامد را در ميان شخصيتها دارا هستند. راويان در اين کتاب از ميان شخصيتهاي داستاني انتخاب شدهاند و غير انسانها تنها با 0.86) درصد ) از آنها را تشکيل دادهاند. غلبه زاويه ديد با اول شخص درون داستاني است که صد و بيست و پنج مورد 52.52) درصد) را شامل ميشود. از ميان حکايات هفتاد و چهار مورد 31.32) درصد) داراي زماني کلي هستند و هفده حکايت 7.20) درصد) داراي مکانند. زبان حکايات روان و ساده است. در بررسي درونمايهها با غلبه مفاهيم اخلاقي و مذهبي روبه رو ميشويم که پربسامدترين آنها عبارتند از: عدالت، ايثار، فداکاري و ... تقريبا تمام خصوصيات داستانهاي سنتي و قصه، در اين کتاب قابل رويت و بررسي است.