در اين مقاله به بررسي نمادهاي اندامي به كار رفته از نباتات در ادبيات فارسي پرداختهايم و ديوان شاعراني چون رودكي، فرخي، منوچهري، ناصرخسرو، سنايي، سعدي، مولوي و حافظ بر اين اساس مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است. مطابقت اين گونه كاربردهاي ادبي بر پايه تشبيه و در قالب يك ارتباط تثليثي آنيميسم، تناسخ گياهي و باور اساطيري تبديل انواع از گياه پيكري به انسان پيكري، سير تصويرگرايي اندامي انسان را در ادب فاسي نشان ميدهد.
ادبیات فارسی و بهویژه بخش کلاسیک آن، از حیث ساخت معنایی به شدت تحت تأثیر فرهنگ اسلامی است. در این میان مقوله توحید جایگاهی ویژه دارد. این کتاب اثری تحقیقی است که در چهار فصل به بررسی جایگاه توحید در ادب فارسی میپردازد. فصل نخست به مباحث مقدماتی اختصاص دارد و مفاهیمی همچون زبان، ادبیات و فرهنگ اسلامی را تبیین میکند و برای این کار شواهد متععدی از شعرای مطرح شعر فارسی مثال میآورد. فصل دوم مهمترین مسائل توحیدی را در ادب فارسی بر اساس آثار شاعران برجسته پارسیگوی مطرح میکند. فصل سوم از مصائل توحیدی بر مبنای مکتب اهل بیت بحث میکند و فصل چهارم پاسخهایی را که مؤلف به پرسشهای دانشجویان در این زمینه در کلاسهای درس داده است، پیش روی خواننده قرار میدهد.
ضیاء یا ضیاء الدین نخشبی (درگذشته 751 قمری) طبیب، ادیب، شاعر، مترجم و صوفی معروف شبه قاره است. از نخشبی که در علومی چون ادبیات عربی، فارسی، طب، فقه، تفسیر، حدیث، اخلاق، عرفان، هیئت، موسیقی و نیز زبانهای سنسکریت و هندی تبحر داشت، چندین اثر فارسی بر جای مانده است. جزئیات و کلیات یا چهل ناموس مشهور به ناموس اکبر مجموعه ای از مقالات نظم و نثر فارسی درباره جسم آدمی است. این کتاب به چهل بخش تقسیم شده که در هر بخش یکی از اعضای بدن آدمی به عنوان برترین مخلوق الهی با نثر موزون ادبی و عرفانی شرح داده شده است. کتاب پیش رو با تصحیح و تحقیق علیمحمد موذنی توسط انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال 1388 روانه بازار نشر شد.
در اين مقاله بر مبناي نقد اسطورهاي به تئوري تناسخ گياهي در شعر شاعران معاصر همچون سهراب سپهري و احمد شاملو پرداختهايم و جلوههاي قداست گياهان در پرتو استحاله روحاني و معنوي باز نموده شده است. همچنين نگرش اساطيري و شاعرانه سپهري و شاملو در اين بعد، با ارايه شواهد شعري ايشان تبيين شده است. هدف از اين پژوهش آن است که نشان دهيم آموزههاي عرفاني و معنوي در قالب يک ارتباط تثليثي متشکل از تئوري چرخه زايش، زنده بيني و آنيميسم گياهي و انگارههاي انساني، نباتات جهت بيداري و آگاهي انسان و رسيدن به شناخت واقعي در تفکر برخي از شاعران بزرگ به صورت خودآگاه يا ناخودآگاه نمودار شده است.
بينش دوگانهپرستي يا دوآليسم، نمودار جدال مستمر ميان قواي دوگانه در طبيعت است. در پرتو اين نمايش آييني، همواره نيكي، روشني، زندگي، فرشته و ... بر بدي، تاريكي، مرگ، ديو و ... پيروز ميشود. اما بر مبناي عصيان و نوانديشي در شعر معاصر خصوصا در انديشه سپهري تاريكي، مرگ، شب، مرداب، لجن و ... مقولاتي قابل ستايش هستند و همواره روشني از دل تاريكي بر ميآيد و مرگ پايان حقيقت تصور نميشود. در اين مقاله اين نازنين بيني و بينش عارفانه كه تا اندازهاي مطابق با تفكرات بودايي است در هشت كتاب سپهري مورد بررسي و پژوهش قرار گرفته است.