خاقانی در زمینه خیالپردازی و مضمون آوری سرآمد شاعران عصر خویش است. «آیینه» یکی از موتیفهایی است که وی برای خلق مضامین متنوع از آن بهره گرفته است و شاید بتوان گفت: این واژه پس از «خورشید» پربسامدترین موتیف دیوان اوست. در این مقاله کوشیدهایم بر اساس روش تحلیل محتوا، موتیف آیینه را در دیوان خاقانی بررسی کنیم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هنرنمایی خاقانی در این زمینه، تنها در بازی واژگانی، به کار بردن ترکیبات نو و استعارههای تازه و غریب نیست؛ بلکه در پشت این حجابهای رنگین، دریایی از دانشها، باورها و عقاید گوناگون نهفته است. البته نفوذ، قدرت و حساسیت مشاهدات خاقانی نیز در آفرینش استعارهها و ترکیبهای گوناگون او با واژه آینه موثر بوده است؛ بنابراین تصاویر ابداعی او سرشار از حرکت و پویایی است و حتی جزئیترین ویژگیهای آیینه ـ که از دید بیشتر مردم پنهان است ـ از نگاه شاعرانه و نکته یاب او پنهان نمانده است.
افضلالدین خاقانی شروانی از شاعران بنام قرن ششم هجری است که در سال 520 هجری در شروان متولد شده و بارها در اشعارش به موطن خود اشاره کرده است. او در جوانی شاعر دربار شروانشاه شد و منوچهر شروانشاه و پس از آن مخصوصاً فرزندش ابوالمظفر اخستان بن منوچهر را مدح گفت و از او صله فراوان یافت. خاقانی غیر از شروانشاهان، چند تن دیگر از پادشاهان و امرا را نیز مدح گفته است. آثار معروف او افزون بر «تحفة العراقین»، دیوان قصاید و غزلیات و قطعات اوست که در حدود هفده هزار بیت دارد و جز این منشآت او نیز باقی است. یک مثنوی «ختم الغرائب» هم به او نسبت داده شده است. این کتاب دربرگیرنده برخی از اشعار و غزلیات اوست.
بیشک افضلالدین بدیل بن علی نجار، حقایقیِ خاقانی از برجستهترین شعرای ایران در قرن ششم، در حوزه ادبی آذربایجان است. شعر خاقانی آن پیچیدگی که در معانی شعر صائب و شاعران سبک هندی است را ندارد، بلکه اغلب این دشواری و گاهی پیچیدگی در لفظ و فرم شعر اوست نه ذاتاً در معانی، به این معنا که پس از دریافت استعارهها و تشبیهات شعر، چیز چندانی نصیب خواننده نمیشود. در این کتاب گزیدهای از اشعار خاقانی ذیل قصاید، غزلیات، رباعیات و قطعهها آورده شده است.
امروزه به لطف پيشرفت مطالعات ساختارگرا و نظريههاي روايتشناسي، امکان بازشناسي گونههاي مختلف روايي به شکل دقيقتري فراهم آمده است. شناخت قوانين روايي حاکم بر هر يک از گونهها و تفاوتهاي ساختاري ميان آنها، به درک بهتر تمايزهاي ميان ژانرهاي گوناگون کلام کمک شاياني خواهد کرد. «حماسه» گونهاي است که بر اثر تکامل جنبههايي از روايت اسطورهاي به وجود آمده است. هدف ما در اين جستار، هم سنجي يک روايت اسطورهاي مشخص (در اوستا و متون پهلوي) با ساخت همان روايت در شاهنامه است. مقصود از چنين مقايسهاي، بررسي اين مساله است که ساخت اين روايت اسطورهاي پس از انتقال و بازسرايي در شاهنامه، چه تفاوتهايي کرده است. با وجود شباهت برخي رئوس اصلي داستان جمشيد در اسطوره و حماسه، تفاوتهاي مهمي نيز ميان اين دو وجود دارد که در اين مقاله تلاش ميکنيم به بررسي برخي از آنها بپردازيم.
تشبیه یکی از بارزترین و بنیادیترین شیوههای بیانی است که نفش عمدهای در خیالانگیزی و تأثیر کلام شاعران داشته است. در این مقاله به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و تطبیقی تشبیهات موجود در ادبیات حکمی بوستان و سرودههای حکمی متنبی از وجوه مختلف: طرفین تشبیه، حسی و عقلیبودن، مفرد و مرکببودن، وجه شبه و بررسی گردیده و تحلیلی آماری از آنها ارایه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هر جند سعدی و متنبی از انواع تشبیه از جمله مفرد، مرکب، مطلق، مضمر، بلیغ و مؤکد بهره گرفتهاند؛ اما در کاربرد تشبیه به لحاظ آماری با یکدیگر تفاوتهایی دارند. از دیگر نتایح تحقیق این است که تشبیهات سعدی در بیشتر موارد مفرد، بلیغ، واضح و بدون تعقید است؛ اما گرایش متنبی به تشبیهات ضمنی، مقید یا مرکب، معقد و غیرصریح بیشتر است.