کتاب بهار دانش اثر عنايت اله كنبوه لاهوري (درگذشته 1028 يا 1088) از آثار ادبيات فارسي در هند و از جمله پرخوانندهترين متون ادبي است که بيش از سيصد نسخه خطي و چندين شرح و فرهنگ از آن در دست است. کمتر کتابي تا اين اندازه نسخه خطي دارد. اين کتاب مهم تاکنون در ايران به شيوه منقح تصحيح انتقادي نشده است. بهار دانش سرمشق نويسندگي منشيان و کتاب درسي مکتب خانهها و فارسي آموزان هندي بوده و معرف سبک داستانپردازي هندي داستان در داستان است. سبك نگارش بهار دانش متكلف و مصنوع است و نويسنده در آن بيشتر به آرايش الفاظ و عبارات توجه داشته است. هدف اوليه نويسنده صنعتگري و آرايشهاي کلامي است تا داستاننويسي. بنمايههاي قصههاي بهار دانش متنوع و تلفيقي از داستانهاي ايراني و هندي است. بهار دانش از کتابهاي مکر زنان است که در رديف آثار موجود در ادب فارسي قابل بررسيهاي جامعهشناختي است. بهار دانش جز ارزشهاي يادشده يکي از متون ادب عامه نيز هست. متني اندک متفاوت که زبان آن نسبت به ديگر آثار اين حوزه متکلف و دشوار است. اين مقاله به متن پژوهي اين متن ادبي مهم ميپردازد که سالياني دراز زبان فارسي را به گروه عظيمي از علاقهمندان هندي آموزش داده است. در خلال معرفي متن و ارزشهاي ادبي و سبکي و ويژگيهاي محتوايي و داستاني و بنمايههاي کتاب معرفي ميشود.
شهرستان قم مانند همه شهرها دارای لغات و اصطلاحات خاص خود است که بهتدریج تحت سلطه زبان رسمی کشور و حکومت رسانههای گروهی مانند همه لغات و ترکیبهای گویشی دیگر شهرها محکوم به فراموشی و نابودی است. ثبت و ضبط لغات و اصطلاحات محلی که قرنهاست در جایجای این سرزمین مردم به آن سخن میگفتهاند و ریشه در زبانهای کهن ایران دارد و اکنون در شرف نابودی است، گامی است مؤثر در حفظ زبان فارسی و نگهداشت پشتوانههای آن. در این کتاب فرهنگی از امثال و کنایات قمی در جمعآوری شده است.
در این کتاب، به گردآوری ادبیات عامه گرایش بیشتری به چشم میخورد و علت آن هم این است که در این منطقه، ادبیات جای خاصی دارد. برخی از داستانها و لطیفهها به گویش محلی تنظیم و آوانویسی و ترجمه شده است تا نمونههایی که ارائه شده، بتواند خواننده و پژوهشگر را در آشنایی با گوشههای پرچرخش و متنوع این فرهنگ یاری دهد. مطالب کتاب در نوعی تقسیمبندی موضوعی تنظیم شده است. مباحثی که در این کتاب مطرح شدهاند، عبارتند از: جغرافیای تاریخی و زبان، هنر و ادبیات عامه، افسانهها و لطیفهها، آداب و رسوم، باورهای عامیانه، فنون و حرف سنتی، کشاورزی و دامداری.
این مجموعه دربرگیرندهی 65 مقالهی دومین همایش پژوهشهای ادبی است. این همایش در سال 1381 به همت مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس و با همکاری انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و دانشگاه الزهرا برگزار گردید. مقالات عرضه شده در این مجموعه "زبان و ادبیات ایران باستان"، "ادبیات فارسی کلاسیک"، "ادبیات معاصر"، "زیباشناسی و بلاغت"، "نقد ادبی و ادبیات تطبیقی"، "زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها"، "مطالعات زبانشناسی".
يكي از داستانهاي هفتپيكر نظامي، بهرامگور و كنيزش فتنه در شكارگاه است. اين داستان را نظامي از روايت بسيار ساده، كوتاه و طرح گونه و گذاري فردوسي گرفته، پرورده و بخش دومي بدان افزوده است. پس از نظامي اين داستان را اميرخسرو دهلوي (750-651) در هشت بهشت و عبدي بيك نويدي شيرازي (988-921( در هفت اختر آورده اند كه هر دو تقليد و نظريهاي از هفتپيكر نظامي است. اميرخسرو بخش مياني داستان را با تغييراتي اندك نسبت به روايت نظامي آورده و عبدي بيك بر دامنه تغييرات افزوده است. با مقايسه و تحليل اين چهار روايت در مييابيم كه هنر نظامي در داستانپردازي و عناصر و بنمايههاي داستاني و جنبههاي اخلاقي و رواني بر روايتهاي ديگر برتري دارد. اين مقايسه تنها از نظر ساختار روايي و داستاني است نه جنبههاي زباني و شگردهاي بياني و سبكي؛ تنها در پايان مقاله به عنوان نمونه، توصيف كنيز را از چهار روايت نقل ميكنيم تا خواننده خود به اين قياس دست زند. در آغاز مقاله نيز ضمن معرفي چهار اثر و گزارش چهار روايت ميكوشيم به كمك نموداري، نقش مايههاي داستاني را نشان داده و به وجوه شباهت و اختلاف روايتها بپردازيم.