این کتاب سفرنامه مرحوم سدیدالسلطنه است که یک بار در سال 1314 ـ 1316 هجری قمری و به روزگار مظفرالدین شاه قاجار از بوشعر به تهران و مشهد رفته و از مشهد از راه تهران به کربلا سفر نموده و از راه بصره و خلیج فارس به بوشهر و بندرعباس بازگشته است و بار دیگر به سال 1308 خورشیدی از بندرعباس به تهران آمده و تا اواسط سال 1309 خورشیدی در تهران توقف داشته است. این کتاب مجموعهای از تحقیق در احوال شهرها و راهها و ارزاق عمومی و نرخها و خصوصیات اجتماعی رجال دورۀ قاجاری و وقایع تاریخی و شرح ملاقاتهای رجال دورۀ قاجاری و واویل دورۀ پهلوی، کیفیت اداره شهرهای شیراز، اصفهان، قم، تهران، مشهد، کربلا و امثال آن؛ زیارتگاهها، مقابر، سنگ قبرها، الواح و ثبت کتیبهها و لوحهها و امثال آنهاست. چون نویسنده بسیار کنجکاو و مطلع و بصیر و کتابخوان بوده، در بسیاری از مسائل و موارد به بحث عالمانۀ تاریخی و ثبت نوشتهها و ملاقات شعرا و شرح احوال رجال علم و ادب که آنها را میدیده، کتابهایی را که میخوانده پرداخته است.
معرّفی مفاخر و شناخت شخصیتهای هر جامعه، نشاندهنده اعتلای فرهنگی آن جامعه است. از طرفی توجّه به موفقیّتهای بزرگمردان این مرز و بوم، چراغ راه و مشوِّق آیندگان است که گفتهاند: «ره چنان رو، که رهروان رفتند. در دوره قاجاریه علاوه بر القاب اختصاصی که به افراد مهم و شاخص اعطا میشد، شاهزادگان، درباریان، رجال سیاسی و کارگزاران عالیرتبه دولت ملقب به القابی با پسوند «السلطان»، «السلطنه»، «الدوله»، «الملک»، و «الممالک» بودند. این پسوندها از نظر اهمیت و ارزش در مراتب مختلفی قرار داشتند. در میان مضافها، نامهایی چون «آصف»، «مشیر»، «مجد»، «ظهیر»، «رکن»، «اعتماد»، «امین»، «شجاع»، «شعاع» و «حشمت» اهمیت بیشتری داشتند اما نحوه ترکیب مضاف با مضافالیه در درجه و مرتبه لقب موثر بود. مثلا لقب نصرالله خان نائینی از مصباح الملک به مشیرالملک و سرانحام به مشیرالدوله ارتقا یافت و این نشاندهنده برتری «مشیر» بر «مصباح» و «الدوله» بر «الملک» بود. همچنین عامل دیگری که در مرتبه و درجه لقب تاثیر داشت، شان و منزلت صاحب لقب بود. در این دوره علاوه بر القاب، کاربرد عناوینی چون «نواب» و «جناب» نیز مرسوم بود. عنوان «نواب» و واژه «والا» برای شاهزادگان و عنوان «جناب» به وزرا اختصاص داشت. «جناب» هم مانند القاب توصیفی طرفداران زیادی داشته و حتی عدهای برای دریافت آن پیشکشهایی به شاه تقدیم میکردند. عناوین «نواب» و «جناب» با واژههایی چون «اشرف»، «اعظم»، «ارفع»، «امجد» و «مستطاب» به کار میرفت اما گاهی واژه «اشرف» به تنهایی برای بعضی از رجال و بزرگان لقب محسوب میشد. «پرنس» نیز مانند دو عنوان «جناب» و «آلتس» مخصوص رجال درجه اول بود و بعضی آن را لقب میپنداشتند. علاوه بر القابی که متناسب با شان و منزلت افراد به آنها اعطا میشد، القاب دیگری نیز که از مشاغل و مناصب افراد منتزع میشد، مورد استفاده قرار میگرفتند مثل مستوفی الممالک (برای رییس مستوفیان)، معیرالممالک (برای رییس خزانهداری)، منشیالممالک (صاحب دیوان)، ملک الشعرا، ملکالمتکلمین و... ...ناصر الدین شاه در ورق اول این سفر نامه به خط خود نوشته است: «اخبار سفر شما در رکاب برای این بود که اینجا بیکار بود. خیال کردیم در خراسان وآن طرف ها احتمال داده اند خدمت حضرت لزوما حکم شود که متصدی بشود والبته در این سفر بی کار نباید بماند و نخواهم گذاشت که سفر شما بی ثمر بشود ، اما حال چیزی نگوید که شهرت بی جا بکند و اسباب اخلال فراهم بیاورد» خوشبختانه بنابر گفته مصحح کتاب نسخه سفرنامه ، اگرچه به خط دو خوش نویس است ، ولی امین لشکر خود آن را دیده و در آن اضافات و اصلاحاتی کرده است .در این سفرنامه آنچه بیشتر می تواند قابل توجه باشد ،عبارت است از: اطلاعات درباره شهرهای خراسان ومعرفی اشخاص محلی اطلاعات سیاسی و مرزی و درباره سرحدات و آخال و حرکت روسها اطلاعات درباره خلقیات و حالات رجال همراه . اطلاعات درباره طرز سفر خورد و خوراک اطلاعات جغرافیایی و قومشناسی ذرباره راهها ، ساختمانها ، شهر ها ،آبادیها ، طوایف و اقوام سر راه
در پژوهش حاضر کوشیده شده ضمن بررسی تاریخی تحولات اجتماعی مانند نقش مذهب و چگونگی حرکتهای مذهبی سیاسی، تغییرات تشکیلات اداری در چارچوب رویدادهای سیاسی و اقتصادی ایران عصر قاجار معرفی و ارزیابی شود. افزون بر آن مباحث تنظیمات و قوانین در دوران قاجار تاسیس انجمنها و احزاب و گسترش آنها از جمله موارد قابل توجه در بررسی حاضر است. در آغاز کتاب منابع این اثر و محتوای آنها معرفی شده است. روند گسترش تاریخی قاجار، حکومتهای عصر قاجار، ساختار حکومت در دوران قاجار (نظام و تشکیلات اداری حکومت، و تقسیمات کشوری و اداری)، سازمان لشکری در دوران قاجار، سیاست مذهبی در عصر قاجار، طبقات و سلسله مراتب اجتماعی در عصر قاجار، تنظیمات و قوانین در دوران قاجار، سیاستهای فرهنگی در عصر قاجار، روابط خارجی ایران در دوران قاجار، امتیازها و قراردادهایی که از جانب اتباع و یا دولتهای بیگانه با ایران منعقد شده است، جنبشهای اجتماعی ایران در عصر قاجار، و گسترش گروهها و احزاب سیاسی در عصر قاجار.
از محمدعلی خان سدید السلطنه مینابی بندرعباسی (کبابی) (1251-1320) کتابی به نام "مغاص اللئالی و منار اللیالی" باقی مانده است که اکنون با نام "سرزمینهای شمالی پیرامون خلیج فارس و دریای عمان" به چاپ رسیده است. کتاب مشتمل است بر مطالب متفرقهای درخصوص آداب و رسوم، تجارت، کشتیرانی، وضع سیاسی و حکومتی، مسائل جغرافیایی و اوضاع اجتماعی، راهها و خطوط ارتباطی سرزمینهای خلیج فارس، مداخلات انگلستان و روسیه در خلیج فارس، تاثیرات انقلاب مشروطیت در خلیج فارس، شرح حوادث و وقایع اتفاقیه و ریشهشناسی علل و اسباب وقایع، نقل قطعاتی از شعرای آن نواحی، خودسریهای شیخ خزعل درخوزستان، ارتباط بصره و خرمشهر، نرخ ارزاق و اجناس، مالیاتها و عوارض دولتی و بلدی در سواحل و جزایر خلیج فارس در دو سوی شمالی و جنوبی آن. مطالبی در باب نفت خوزستان، امتیاز دادرسی، امتیاز تلگراف و امثال آن بر ارزش تحقیق کتاب افزوده است. مولف که مردی دقیق و بصیر بوده و کتب و رسالات تحقیقی زیادی دربارهی خلیج فارس و دریای عمان و سرزمینهای دو سوی این دو دریا نوشته است، خود شاهد و ناظر عینی وقایع و حوادث بوده و آنچه را از زبان دیگران شنیده یا از کتبی نقل کرده است، دقیق و مستند و نزدیک به واقع است و از بعد مطالعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن سرزمین در طول سدهی پیشین قابل اعتنا و اعتماد است.