شوهر اهوخانم، بلندترين رمان فارسي واثر پراوازه علي محمّد افغاني است. وجود نشانهها و ويژگيهاي گوناگون مكتبهاي ادبي اروپايي و افزوني برخي از انها، نشانگر تاثّر احتمالي نويسنده از اصول و جنبههاي مختلف ان مكتبهاست.كثرت نشانهها و جنبههاي رئاليستي در اين رمان بلند، گوياي ان است كه سبك و شيوه غالب نويسنده در پرداخت عناصر داستان، رئاليستي است. موفّقيّت نويسنده در انطباق داستان، ماجراها و شخصيّتها با اصول مكتب رئاليسم، در جاي جاي رمان مشهود است. نويسنده با ساختن شخصيّتها و بيان نسبتا دقيق واقعيّات اجتماعي، ايينه تمام نمايي را فرا روي خواننده مينهد تا بدان وسيله به معضلات جامعه خويش بنگرد. با وجود فراواني عناصر رئاليستي، برخي از جنبههاي ديگر مكتبها بويژه جنبههاي رمانتيك در اين رمان بلند، با ان عناصر در كشاكش است؛ از جمله: فلسفه بافي بعضي از شخصيّتها، وصفهاي مبالغهاميز رمانتيك، پرداختن به تخيّلات، انديشههاي ايداليستي و...كه اين رمان بلند را از وجه غالب پرداخت رئاليستي ان دور ميكند.
گئورگی پلخانف ؛ نظریهپرداز مارکسیست روس، بنیانگذار جنبش مارکسیستی در روسیه و برای سالهای متمادی، نماینده و مدافع اصلی آن بود. او همچنین از بنیانگذاران حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بود و بعد از انشعاب در حزب، او به مِنشویکها (حزب اقلیت) پیوست، اما همواره سعی در ایجاد اتحاد بین دو حزب داشت. پلخانف معتقد بود که جوامع بشری به ویژه جامعه روسیه برای پیاده کردن موفقیتآمیز مارکسیسم هنوز «نارس» بوده و سرمایهداری باید ابتدا رشد کند تا سوسیالیسم ممکن گردد و از همین رو با دولت شوروی مخالف بود. مهمترین آثار او عبارتند از: «آنارشیسم و سوسیالیسم»، «تاریخ از نگاه یکتاشناسان»، «تاریخ ماتریالیسم»، «حقایق منطقی»، «اهمیت مطالعه تاریخ از نظر تحولات اندیشه»، «نقش فرد در تطور تاریخ» و آخرین تالیف او «مسائل اساسی مارکسیسم».
تاریخ موسیقی شناختن مبدأ و منشأ موسیقی برای ما کمال استفاده را دربردارد، زیرا کشف این نکته به شناسایی ماهیت موسیقی کمک بسیاری مینماید، و به همین دلیل است که تا کنون دانشمندان و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی داشتهاند. در دورههای اخیر، دانشمندان و محققان، با تحقیق در احوال ملل ابتدایی وحشی و نیمهوحشی، طریق مطمئنتری برای تحقیق در این زمینه برگزیدهاند. فرانسویان قبل از دیگران به مطالعه در این باره پرداختند.موسیقی کلاسیک اصطلاحی عام است که به موسیقی هنریِ اروپا اطلاق میشود. شروع این موسیقی را از سدههای میانه در حدود سال ۵۰۰. م میدانند.دورهٔ کلاسیک سالهای ۱۷۳۰ تا ۱۸۲۰ م را شامل میشود. قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشنفکری یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی اشرافی و به نفع زندگی طبیعی و ساده، علیه خودکامگی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی مردم و تعلیم و تربیت همگانی صورت گرفت. در این دوره، برای اولین بار در موسیقی، این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً بهخاطر خودش وجود دارد؛ یعنی موسیقی برای خودِ هنر موسیقی موجودیت مییابد. پس از دورهٔ کلاسیک با هنر موسیقی برپایهٔ ایدهٔ «هنر بهخاطر هنر (هنر برای هنر)» برخورده میشد. هنر در این دوران، بیشتر متوجه سادگی است تا تزئینات ماهرانهٔ دوران باروک، ولی درزمینهٔ موسیقی، این رویکرد بهعکس اتفاق میافتد. برخلاف دورهٔ باروک، در دوران کلاسیک، حالتهای مختلف و متضادی در ارائهٔ احساس در موسیقی وجود دارد. بافت موسیقی کلاسیک نیز بیشتر هموفونیک است تا پلیفونیک. از هنرمندان برجستهٔ این دوره میتوان از هایدن، موتزارت و بتهوون نام برد.موسیقی دوره رمانتیک به موسیقی دورهای از موسیقی کلاسیک غربی گفته میشود که از اواخر قرن هجدهم میلادی آغاز گشت. این موسیقی با نهضت رمانتیک مربوط است. این سبک از نظر زمانی پس از دوره کلاسیک و تا حدی در تقابل با آن ظاهر شد. هنرمندان رمانتیک بیشتر به احساسات و عوامل شخصی و درونی خود توجه داشتند. آنها دنیای خیال و رویا، افسانههای کهن، سرزمینهای دوردست و ناآشنا و هم چنین عواملی را که از زندگی عادی و روزمره فاصله داشت هدف اصلی آثارشان قرار میدادند، بر خلاف آثار کلاسیکها که در آن عقل، منطق و استدلال بر احساسات و عواطف غلبه دارد، آثار هنرمندان رمانتیک سرشار از احساسات و عواطف انسانی است. سبک رمانتیک سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۹۱۰ م را شامل میشود. در این دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا میکند. موسیقی در این دوره بهصورت ابزاری در دست آهنگساز مطرح کردن احساسات شخصی اوست. معروفترین آهنگسازان و موسیقیدانان این سبک شوپن، لیست و مندلسون هستند.این دوره را دورهٔ مدرنیسم یا نوگرایی موسیقی کلاسیک میدانند. آهنگسازان این دوره هرچه بیشتر سعی کردند تا کارهای خود را از سبکهای گذشته متمایز و از باورها و قانونهای گذشته عبور کنند.
اوضاع نابسامان و آشفته سياسي قرن ششم باعث به وجود آمدن شكوائيههاي زيادي در شعر فارسي شد. از ميان انواع اين شكوائيهها، شكوائيههاي سياسي، به دليل حساسيت حكومتها نسبت به اين گونه شكايتها، از اهميت خاصي برخوردارند. در اين دوره شاعران زيادي چون انوري، خاقاني، نظامي، سنايي، عطار و... ميزيستند كه عدهاي از آنها رفتارهاي حاكمان و قدرتمندان وقت را برنتافته، لب به شكايت گشودند. شاعران اين دوره از بيلياقتي حاكمان وقت در مقايسه با پادشاهان گذشته، از ظلم و جور آنها نسبت به مردم و بياعتنايي شان نسبت به شعرا و از فجايع مهاجمان اشغالگر شكوهها كردهاند. در اين دوره برخي از شاعران از بند و زندان نيز ناليدهاند. در اين مقاله شكوائيههاي سياسي قرن ششم، با تمام عناصرتشكيلدهنده آن، مورد بررسي قرار گرفته است.
در طول تاريخ تصوف و عرفان اسلامي، صوفيه براي مصون ماندن از مخالفتها و تهديدات اهل شرع و متهم شدن به کفر و زندقه، همواره کوشيدهاند تا مباني عقيدتي و اعمال طريقتي خود را با مستندات قرآني و حديثي توجيه کنند. قصه اصحاب کهف به لحاظ مشابهاتي که عرفا بين «اوليااله» و «اصحاب کهف» قايل شدهاند، در کتب عرفاني جايگاه ويژهاي دارد. اطلاق لفظ فتيه (جوانمردان) براي اصحاب کهف، تقويت ايمان و فزوني هدايت آنها توسط خداوند، نهان شدن ايشان در غار از شر دشمنان، خوابيدن و بيدارشدنشان به اراده حق تعالي و ... جزو مواردي است که با علايم و خصوصيات اوليااله، از جمله: «فتوت»، «حفظ»، «استتار»، «تسليم» و ... تطبيق داده شده است.