یکی از بزرگترین غزلسرای قرن هشتم هجری، خواجه حافظ شیرازی است. درباره او همین بس که؛ مفاهیم تربیتی و مضامین والای اخلاقی در لابهلای اشعار شورنگیزش، خودنمایی میکند و عواطف و احساسات پاک و سرشار خوانندگان را برمیانگیزد. نیک میدانیم که حافظ بر دیوان شعرای پیشین تسلّط شگرفی داشته است و از مضامین بدیع و مفاهیم ناب آنان، برای ادای مقصود و ضرورت کلام خویش بهره میبرده است. یکی از این دیوانهای شعری، دیوان ارزشمند امام علی(ع) است؛ چراکه قرابت مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار حافظ در پارهای از اوقات، نشاندهنده تأثیرِ مفاهیمِ والایِ اخلاقی و حکمیِ دیوان امام علی(ع) است. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی دیوان حافظ شیرازی و دیوان امام علی(ع) از دیدگاه ادبیاتتعلیمی انجام گرفته است تا بتوان از وجوه تقارن و تشابه مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار خواجه با سرودههای امام علی(ع) بیشازپیش آگاه شد.
دیوان شاعر ساحر خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، نسخه مورخ هشتصد و پنج هجری قمری است که توسط دکتر رکن الدین همایونفرخ تصحیح و تنقیح شده و در سال 1370 توسط مصحح به چاپ رسیده است
متن دیوان حافظ هرگز از اختلافات مختصر قضاوتی و ذوقی خالی نیست. تنها کاری که محققان و مصححان میتوانند در این میان انجام دهند، ازبینبردن اغلاط و اشتباهات فاحش است. مؤلف این کتاب نیز از اظهارنظر ذوقی پرهیز کرده و سعی داشته تا قضاوت بیغرضانه و منطقی درباره قرائتهای مختلف مضبوط داشته باشد و در مواردی با کمک درکی که از مطالعه چندساله حافظ داشته، برخی کلمات و عبارات را قبول یا رد کرده است. تلاش وی دو جنبه داشته: یکی آنکه قرائت صحیح کلمه را در شعر از میان دیگر قرائتها پیدا کند و دیگر آنکه غزلهای اصیل را از غزلهای مشکوک یا مردود تمییز دهد.
«نوستالژی» یا غم غربت همان حس دلتنگی شاعر یا نویسنده است، در فقدان چیزهایی که در موقعیت کنونی برای او دور از دسترس است. تغییر و تحول اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی در برانگیختن این حس غریب غربت بسیار مؤثر است. یکی از انواع نوستالژی شامل نگرش بدبینانه و پوچانگارانه به جهان هست، و به طور کلی اندوه مرگ و فناپذیری انسان است که از آن به "نوستالژی فلسفی" تعبیر میشود. در این مقاله با پژوهش در اشعار ابوالعلاء معرّی و عطار نیشابور ، ی غم مرگ و فناپذیری و نگاه بدبینانه آنان به جهان مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است.
سعدي شيرازي، شاعر زبردست و نويسنده شيرين سخني است که همگان به عظمتش در شعر و ادب مقر و معترفند. کسي چون او نيست که در زمينه پند و اندرز، داروي تلخ نصيحت را به شهد شيرين لطافت و ظرافت کلام بياميزد و چون معجوني شفابخش، دل هر ادب دوستي را با کلامش التيام بخشد. وي در گلستان پرنقش و نگارش در هر بابي سخن رانده و به راستي داد سخن را در آن داده است. گويا سعدي در نگارش اين کتاب گرانسنگ به قابوسنامه عنصرالمعالي کيکاووس بن اسکندر نظر داشته و در بيان بسياري از مسائل حکمي و اخلاقي از آن تاثير پذيرفته است. اگر از دريچه ادبيات تعليمي به کتاب گلستان و قابوسنامه بنگريم، به گنجينهاي سرشار از مواعظ مشترک و حکم مشابه و نکات ارزشمند تربيتي يکسان برخواهيم خورد که هر يک ميتواند سرلوحه زندگي علمي و عملي بشر قرار گيرد. اين پژوهش با روش تحليلي ـ توصيفي، به بررسي گلستان سعدي و قابوسنامه از ديدگاه ادبيات تعليمي ميپردازد تا در پايان بتوان از ميزان تاثيرپذيري سعدي از قابوسنامه در خلق گلستان هميشه خوش وي آگاه شد.