رمان جاي خالي سلوچ اگر چه از جنبه واقع‌گرايانه بسيار نيرومندي برخوردار است و در روند روايت گاهي آن چنان از تخيل تخليه مي‌شود كه همراهي مخاطب با آن بسيار دشوار مي‌شود ـ البته اين روند با درون‌مايه رمان و توالي كند حوادث سازگار است ـ؛ اما به نظر مي‌رسد با توجه به همين جنبه واقعي، بخش بزرگي از ساختار روايي اين رمان بر پايه شبكه‌اي از تصويرهاي نمادين استوارشده است. در اين مقاله با بررسي دو تصوير نمادين گودي و خانه و تاثير آن بر كنش‌هاي دو شخصيت اصلي، مرگان و سلوچ، به تاثيرگذاري اين تصاوير نمادين بر پيرنگ داستان مي‌پردازيم. همچنين بخش عمده‌اي از تاثيرگذاري اين اثر و هم ذات پنداري مخاطب با آن، بسته به اين تصويرهاست.

منابع مشابه بیشتر ...

612f8044a6465.jpg

یک گفتگوی خودمانی و چند نامه بزرگ علوی

باقر مومنی

بزرگ علوی از دوستان نزدیک هدایت و یکی از اعضای گروه معروف به « ربعه » بود . او در یک خانواده تجارت پیشه به دنیا آمد . بعد برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت و دوره دبیرستان و بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به پایان برد. علوی پس از مراجعت به ایران با صادق هدایت ، نویسنده برجسته مکتب جدید داستان نویسی ایران در سال 1309 آشنا شد . این دو به اتفاق نویسنده دیگری به نام ش.پرتو ، « انیران » را در سال 1310 نوشتند که شامل سه داستان بود . هدایت « سایه مغول » و علوی « دیو » را که درباره هجوم اعراب به ایـران بود نوشت . بزرگ علوی در همان ایام ، داستان بادسام را نوشت و با کمک صادق هدایت آن را توسط محمد رمضانی مدیر کتابخانه شرق ، در تهران به چاپ رساند. بزرگ علوی نخستین چهره ی انتخابی دکتر ارانی برای انتشار مجله دنیا بود . در این مقطع حدود سه سال از دیدار و آشنایی جدیدشان در ایران می گذشت . پس از پیوستن ایرج اسکندری به آنان ، نخستین شماره مجله ی دنیا را در یکم بهمن 1312 در تهران منتشر کردند. علوی یکی از سه عنصر تحریریه این مجله بود . هدف اساسی و عمده مجله دنیا که به صورت قانونی و علنی منتشر می گردید ، روشنگری و آشنا کردن دانشجویان و جوانان ایرانی با آخرین دستاوردهای دانش ، صنعت ، فن و هنر جهان آن روز بود . این مجله نه تنها فاقد هرگونه سمت گیری حزبی بلکه هیچگونه موضع گیری صریح سیاسی علیه حکومت وقت ایران نداشت. بعد از انتشار چندین شماره مجله دنیا در اردیبهشت 1316 اداره شهربانی و امنیتی وقت ایران ، این جریان را به عنوان یک جریان کمونیستی وابسته به کمینترن تلقی کرد و با پرونده سازی که توسط رئیس شهربانی وقت سازماندهی شده بود ، ( بعد از سقوط حکومت رضاشاه این موضوع روشن گردید ) همه فعالان این گروه که بعدها به نادرست « گروه 53 نفر » یاد شدند ، تخت عنوان فعالیت کمونیستی و براندازی حکومت وقت متهم و به حبس های طولانی مدت از 3 تا 10 سال محکوم شدند . در این جریان بزرگ علوی به 7 سال زندان محکوم شد ، ولی در مهرماه سال 1320 با برکناری رضاشاه بعد از چهار سال و نیم از زندان آزاد گردید . بعد از سقوط دولت مصدق در سال 1331 علوی به اروپا رفت و مجدداً در آلمان به حالت تبعید فعالیت های علمی و ادبی خود را ادامه داد . از این سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ایران اجازه ی انتشار نداشت . در سال 1357 پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک چند در ایران زیست و بار دیگر به آلمان بازگشت تا اینکه در سن 92 سالگی در تاریخ 17 فوریه 1997 برابر با 28 بهمن ماه 1375 بعد از دو هفته بیماری در شهر برلین آلمان درگذشت و بنابر وصیت در قبرستان مسلمانان در کنار پدرش در شهر برلین دفن گردید .

592bd0f1da929.PNG

توبه ابراهیم ادهم از منظر روایت‌شناسی

علی محمد مؤذنی, محمد راغب

موضوع مورد بررسی ما حکایت کوتاه توبه ابراهیم ادهم است که از چهار متن انتخاب شده؛ کشف المحجوب هجویری غزنوی (قرن پنجم هـ.ق)، طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم هـ ق)، ترجمه رساله قشیریه از مؤلفی نامعلوم (قرن ششم هـ ق) و شرح تعرف مستملی بخاری (قرن پنجم هـ ق). روایت‌شناسی، رویکرد اصلی این مقاله است. ابتدا هر چهار متن را به تعدادی گزاره تقسیم و آنها را براساس رمزگان‌های متفاوت، دسته‌بندی و در چارچوب ساختار روایی با یکدیگر مقایسه کردیم تا بدین وسیله ویژگی‌های روایی آنها را کشف کنیم. در واقع به بررسی «سبک‌شناسی روایت» در چهار قطعه بسیار کوتاه از این متون پرداخته‌ایم.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5828c13766c73.PNG

كاركرد روايت در «ذكر بر دار كردن حسنك وزير» از تاريخ بيهقي

علی عباسی

پروپ در كتاب ريخت‌شناسي قصه‌هاي پريان كوشيد تعريف روشني از روايت ارايه دهد. به همين منظور پروپ سعي كرد رخدادهاي اساسي هر روايت را بيابد و آنگاه از آنها فهرستي تهيه كند. وانگهي، وي اين رخدادهاي پايه را كاركرد ناميد. در حقيقت، او بر اين اعتقاد است كه قصه‌هاي مورد مطالعه او علي‌رغم شكل متفاوتشان داراي ساختار مشتركي‌اند. از نظر او كاركرد ساده‌ترين و كوچكترين واحد روايتي است. به عبارتي ديگر كاركردها سلسله‌اي از كنش‌هاي شخصيت‌هاي داستان و قصه‌اند كه از كل آنها قسمت‌هاي متفاوت قصه تشكيل مي‌شود. در اين مقاله سعي مي‌شود به عنصر طرح يا پيرنگ در «حسنك وزير» از تاريخ بيهقي پرداخته شود، تا بدين وسيله نگارندگان مقاله بتوانند براي پرسش زير پاسخ مناسبي پيدا كنند: چرا راوي در «حسنك وزير» براي روايت داستانش از چندين راوي استفاده كرده است؟ براي پاسخ به اين پرسش، نگارندگان كار خود را با اين فرض آغاز خواهند كرد: راوي از چندين راوي سود جسته است تا بتواند واقعيت‌پذيري اين اثر ادبي را بيشتر كند (زيرا زبان مورد استفاده در اين روايت، بيشتر زباني ارجاعي است تا عاطفي، به همين خاطر، اين روايت بيشتر ميل به مصداق نشانه‌ها دارد، تا به خود زبان).

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57bd42627b1dc.PNG

بررسي زايش معنا در ساختار روايي «حکايت نمازفروش» (از هزار و يک شب) و روايت سه تار از جلال آل احمد

علی عباسی

هدف اين مقاله بررسي تطبيقي رابطه پيرنگ بين روايت «حکايت نمازفروش» از هزار و يک شب و سه تار از جلال آل احمد است. بر اين باوريم که از لحاظ شکلي (فيگورتيو)، روايت سه تار به «حکايت نمازفروش» بسيار شبيه است. اما عنصر يا واژه يا چيز ديگري در سه تار وجود دارد که سبب ناهماهنگي در انسجام روايي اين روايت شده و پيرنگ آن را تخريب و نامنسجم کرده است. بر اساس اين، مي‌خواهيم بدانيم اين عنصر کدام است. مطرح شدن اين پرسش نتيجه مقايسه تطبيقي است که بين اين دو روايت صورت گرفته است. در تحليل اين دو اثر، اين پرسش نگارنده مقاله را همواره به خود مشغول کرده بود که چرا بين فيگورها و ساختارهاي دروني «حکايت نمازفروش» رابطه‌اي منطقي و همچنين انسجامي دروني وجود دارد؛ درحالي که در روايت سه تار اين انسجام و هماهنگي دروني بين فيگورها از يک سو و ساختار دروني روايت از سوي ديگر ديده نمي‌شود. فرضي که به کمک آن نگارنده بايد به پرسش بالا پاسخ گويد مي‌تواند به اين شکل فرمول‌بندي شود: در روايت «حکايت نمازفروش» شخصيت داستاني روايت يعني نمازفروش به تخيل خود پناه مي‌برد و آينده را مقابل خود ترسيم مي‌کند؛ به همين سبب او مي‌تواند کنش‌ها را به شکل خطي و به دنبال هم روايت کند. اما کنشگر سه تار يعني جوان نوازنده با پناه بردن به ذهن خود به گذشته رجوع مي‌کند. از يک سو، تمايز رجوع به گذشته و آينده باعث تفاوت اين دو روايت از يکديگر مي‌شود و از سوي ديگر، سبب مي‌شود پيرنگ روايت در «حکايت نمازفروش» کامل و منسجم و در روايت سه تار نامنسجم ارائه شود. در سه تار، پناه بردن به خاطرات گذشته سبب مي‌شود شخصيت داستاني در وضعيت انتهايي روايت واقع شود و ديگر نتواند از کنش‌هاي آينده سخن بگويد. به همين سبب، سه تار داراي پيرنگي ناقص است؛ زيرا پيرنگ اين روايت فقط داراي دو وضعيت است؛ در حالي که پيرنگ «حکايت نمازفروش» داراي هر سه پاره يا هر سه وضعيت است.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله