منظومه حماسي ـ تاريخي شهنشاهنامه، يکي از تاريخهاي عمومي مغولان است. احمد تبريزي منظومه خود را در اواخر عصر حکومتي ايلخانان دوران مغول بر ايران سروده و به همين علت معمولا از نقد آشکار چنگيزخانيان و مغولان سر باز زده و حتي در ظاهر، تصويري مثبت از آنها ارائه داده است؛ اما او در لايهها دروني تاريخ سرودههايش، دلبستگي خود به ايران و ايرانيان را بروز داده است و کوشيده تا به شکلي پنهان و با به کارگيري هدفمند ابزارهاي زباني و بلاغي، تصويري نقادانه از چنگيزخانيان و مغولان به دست دهد و در مقابل، ايرانيان و برخي شخصيتهاي نمادين آنها از جمله سلطان جلالالدين خوارزمشاه را با چهرهاي مثبت و ستوده نشان دهد. در اين مقاله با استفاده از روش تحليل گفتمان انتقادي و بررسي فنون مختلف زباني و بلاغي از جمله چگونگي انتخاب واژگان، تشبيهات و استعارهها، استناد به گفتمانهاي مسلط و مقبول مانند تشبيه به شخصيتهاي شاهنامه فردوسي، ارتباط دادن با مذهب، مدح و نکوهش از زبان ديگران و توصيف مبالغهآميز و معنادار نبردها در دو جبهه مغولان و ايرانيان، مفاهيم و منظورهاي نهفته در لايههاي پنهان ابيات شهنشاه نامه و تعلق خاطر تبريزي به سرزمين و هويت ايراني نشان داده شده است.
کتاب آشنایی ایرانیان با فلسفه های جدید غرب (مجموعه پژوهشی)، نوشته کریم مجتهدی است و در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران منتشر شده است. در کتاب «آشنایی ایرانیان با فلسفه های جدید غرب» نویسنده سعی دارد برخورد فکری و عمق آشنایی ایرانیان با فلسفه غرب در عصر قاجار را تبیین نماید.«مسیحیت، مشخصه فرهنگ غرب»، مبلغان مسیحی و متکلمان شیعی در عصر جدید، فلسفه در ایران دوره صفوی به روایت شاردن، جهان گرد فرانسوی قرن هفدهم میلادی، گنجینه لغت از قرن 11 هجری، عباس میرزا و مساله تجدد، خاطرات اوژن بوره، نخستین ترجمه فارسی گفتار در روش دکارت، حسینقلی آقا: چهره متجدد عصر قاجار به روایت کنت دو گوبینو، میرزا ملکم خان و اصول نظری نظام پیشنهادی او، میرزا فتحعلی آخوندزاده و فلسفه غرب، افضل الملک کرمانی مترجم رساله گفتار دکارت، قطعاتی چند از یک متن فارسی به قلم افضل الملک کرمانی در تفسیر فلسفه دکارت، ذکر فلاسفه بزرگ غرب در کتاب بدایع الحکم، بدیع الملک میرزا عماد الدوله و...، آقای علی حکیم مدرس زنوزی و بدیع الملک میرزا، بدیع الملک میرزا و علی اکبر مدرس حکمی، خانواده امامقلی میرزا عمادالدوله و پسرش بدیع الملک میرزا و محمدعلی فروغی و سیر حکمت در اروپا عناوین فصول هجده گانهکتاب آشنایی ایرانیان با فلسفه های جدید غرب (مجموعه پژوهشی) است. نویسنده کریم مجتهدی در قسمتی از پیش درآمد کتاب می نویسد: مساله شناخت فلسفه جدید غرب از مساله روابط کلی ایرانیان با کشورهای غربی جدا و مجزا نیست. به همین دلیل نگارنده لازم دیده است زیربنای تاریخی بحث خود را و مواقف مهم آن را به نحوی از قبل روشن و مشخص سازد.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
محتشم کاشانی (935 ـ 996 ق) را به سبب قصایدش که در استواری به قصاید انوری و خاقانی میماند، «خاقانی ثانی» و به واسطه ترکیببند پر شوری که در مرثیه امام حسین (ع) سروده، «حسانالعجم» نامیدهاند. اما وجه خلاقه سبک محتشم ـ که چندان مورد توجه سبکشناسان و مورخان ادبی قرار نگرفته ـ نه در غزلها و قصاید، بلکه در دو رساله «جلالیه» و «نقل عشاق» اوست. به لحاظ ساخت روایی ـ تغزلی و بیان تجربههای وقوعی و واسوختی، این دو رساله منحصر به فردند و در تبیین مکتب وقوع و واسوخت نیز، آنگونه که باید، مورد توجه محققان قرار نگرفتهاند. محتشم روایت منثورعشق واقعگرا را با غزلهای بالبداهه (و گاه نیز برای تکمیل مطلب با قالبهای شعری دیگر) درآمیخته و گونه ادبی متفاوتی ابداع کرده است. موضوع این مقاله، معرفی این گونه ناشناخته و تبیین ویژگیهای ساختاری و سبکی این نوع روایت تغزلی در این دو رساله محتشم است.
این مقاله نقدی جدی بر سه نوع تحقیق ادبی است که در سالهای اخیر در نشریات علمی پژوهشی فراوان به چاپ رسیدهاند و در آن از روشهای آماری استفاده شده است. نوع نخست تحقیقاتی است که با تکلف فراوان انجام شده و تنها از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. این نوع تحقیقات میتوانستند با استفاده از روشهای آمار استنباطی به مراتب مفیدتر باشند. نوع دوم تحقیقاتی هستند که به علت نا آشنایی محققان با اصول علم آمار ، دارای اشتباهات فاحش هستند و نتایج آنها اساساً نادرست است. نوع سوم تحقیقاتی هستند که حاوی نتیجهگیریهایی هستند که هیچ دلیلی برای آنها ارائه نشده است. در حالی که برای اثبات میبایست از روشهای آماری استفاده میشد. در این مقاله ابتدا نقایص روش توصیف و تحلیل هرسه نوع تحقیقات یادشده نشان داده و در هر بخش مثالهایی عینی از مقالات علمی پژوهشی چاپ شده ارائه شده است. سپس به معرفی برخی روشهای مفید آماری و نیز معرفی مختصر نرم افزار آماری spss که یکی از پرکاربردترین و مفیدترین نرم افزارهای تحقیقاتی است، پرداخته میشود.