میرزا رضیالدین محمد مشهدی، متخلص به دانش، فرزند میرزا ابوطالب فطرات، از تواناترین سرایندگان سده یازدهم هجری است. وی شاعری کمگوی و گزیدهگوی بوده و شعرش شاید از هیچ یک از گویندگان بزرگ عصر صفوی کمتر نباشد، اما شهرتی درخور مقام خود نیافته است. دیوان دانش را شاعر گرانقدر و محیی دواوین ارزشمند عصر صفوی، محمد قهرمان، براساس مقابله پنج نسخه خطی، و با مراجعه به تذکرهها و فرهنگهای حاوی شعر دانش و بهرهمندی از ذوق و مهارت ادبی، تصحیح کرده، و به همراه نمونه تصویر نسخههای مورد استفاده مقدمه و تعلیقات سودمند، توضیح اهم لغات و اصطلاحات، فهرست اعلام و غزلها و منابع و تصویر بخشی از نسخه خطی کتابخانه دانشگاه تورینو، در سال 1378 در مشهد به طبع رسانیده است. شعر دانش، سرشار از مضامین بکر و معانی رنگین است. در سراسر دیوان او ـ به ترتیب فراوانی ـ سخن از طبیعت (گل، بهار، پرنده)، موسیقی (ساز، نغمه، مطرب)، خمر(می، مستی، بادهگساری)، نقاشی (رنگ، طرح، صورت) و عناصر و مضامین وابسته به آنهاست. او با این چیزها زندگی میکند و بدان عشق میورزد و گویی عشق و عاشقی را بیشتر برای تکمیل این بزم میخواهد.
سیدعلی میرافضلی درباره سبب تالیف کتاب می گوید: در سال 1316 تا 1319 از جمله درسهایی که می گفتم درس املاء بود روشی را که در پیش گرفته بودم چنین بود که برای هر نوبت موضوع تازه را در نظر گرفته و به اندازه یک دیکته آن را شرح و بسط داده و در ساعت مقرر برای دانش آموزان میخواندم تا از خارج بنویسد، تجربه معلوم می داشت که عموم دانش آموزان برای نوشتن این نوع از دیکته آماده تر بودند آنکه آثار انزجار از چهره ایشان مشهود گردد با اهتزاز تمام در نوشتن آن اهتمام داشتند این طریقهاز چند لحاظ برای دانش اموزان ایجاد رغبت می نمود یکی تازگی مطلب که بطور کلی بیان هر موضوع تازه توجه مخاطب را جلب کرده و او را برای اصغای آن مهیا می نماید دیگر آنکه لغات مشکلی که در ضمن این طرز املاء بکار برده میشود بیشتر از مردم بدان تکلم نموده و به گوشها آشنا می آید به علاوه چون با عبارات ساده ذکر می شود در نتیجه از دشواری آن کاسته و حکم سهل و ممتنع را پیدا می نماید و دانش آموز بدون آنکه دشواری لغت او را خسته خاطر و ملول گرداند در طی نوشتن عبارات آسان آنرا فرا میگیرد.
این اثر که دو نسخة خطی و چاپ سنگی آن موجود است بوسیلة مولانا غلام محمد هفت قلمی دهلوی شاعر متخلص براقم متوفی بسال 1939 میلادی = 1239 هجری قمری نوشته شده است این کتاب بعدها بوسیلة محمد هدایت حسین، مدرس زبان فارسی و عربی در کالج کلکته هندوستان تصحیح و تحشیه شده است و با اضافاتی و یک مقدمة بسیار جالب بچاپ سنگی انتشار یافته است. این کتاب شامل فهرست الرجال که محتوی 39 صفحه علاوه بر صفحات اصلی کتاب و یک مقدمه بسیار جالب بقلم مصحح کتاب یعنی محمد هدایت حسین در 8 صفحه و خود کتاب شامل چهار مقاله بشرح زیر است: 1- مقاله اول = در بیان حدوث رسم خط عربی 2- مقاله دوم = در ذکر حدوث و ایجاد اقسام رسم خط اهل فرس قدیم.
لطفالله حلیمی یکی از فرهنگنویسان قرن نهم هجری است که شاید در اوایل قرن دهم نیز زیسته باشد. او ترکی و فارسی و عربی را خوب میدانسته اما فارسی را رجحان مینهاده؛ زیرا خود به فارسی شعر میگفته است. از او آثاری باقی مانده است که در این کتاب به معرفی فرهنگهای وی پرداخته شده که یک سوی آنها فارسی است. فرهنگهایی که در این کتاب معرفی شدهاند، به ترتیب عبارتند از: بحر الغرایب، نثار الملک، لغت حلیمی و مصرحه الاسماء.
اخیراً در ضمن مطالعات مربوط به فنون عروض و قافیه و جستجوی نسخههای خطی این حوزه، دانستم که در میان نسخههای خطی دکتر کارو میناسیان (دانشگاه لس آنجلس، کالیفرنیا)، مجموعهای هست از قرن یازدهم به شماره 34 که چند برگ آن حاوی اطلاعاتی مهمی است در حوزه فرهنگنویسی و همچنین عروض، و هر یک به جهتی اهمیت و تازگی دارد. به نظرم رسید آگاهی از آن برای اهل تحقیق خالی از فایده نباشد، از این رو فراخور مطالب مذکور گزارشی نوشتم که امیدوارم قبول افتد.