این دستنویس بخشی از خرده اوستا و ترجمه پهلوی با آوانوشت برابر آن را دربر دارد. متنهای پهلوی زیر را میتوان در آن یافت: اشم وهو، یثا اهو و ئیریو، نیرنگ کستی بستن، سروش باج، اهمی راشچه، هزنگرم، جسه مه اونگهه مزدا، نیایش پیش از غذا و پس از قضای حاجت، خورشیدنیایش، مهرنیایش، ماهنیایش، آتشنیایش، اردویسور نیایش، هاونکاه، آفرین چهارسوی، هرمزدیشت، اردیبهشتیست، سروشیشت و ..... .
آنچه در این جزوه آمده است نظری است به ادبیات قبل از اسلام ترکها، شناخت اوزان و رسالت تاریخی آنها، شناخت قاضی برهان الدین، و سخنی پیرامون فولکلور و بایاتیلار.
در «فرهنگ پهلوی» واژههای آرامی که ازوارش یا هزوارش خوانده میشود، به واژههای ایرانی یا پارسی میانک گردانیده شده است. این واژهها دستهبندی شده و در هر باب یک رشته واژه که با هم پیوستگی دارد، یاد گردیده است؛ در یکم: نامهای خدا و مینویان؛ در دوم: گیتی و آنچه از آن است چون خاک و شهر و خانه؛ در سوم: در آب و رود و زره و جوی و جز اینها؛ در چهارم: در دانهها و میوهها؛ در پنجم: در خورشها و آشامها. نام نویسنده این فرهنگ به دست نیامده است؛ اما بیگمان فرهنگی است از روزگار ساسانیان.
این مقاله از بخش دوم رساله مولانا روحی انارجانی که به لهجه محلی مردم تبریزست سخن می گوید. این رساله دارای دو بخش کاملا مستقل و متمایز است؛ بخش نخست آن درباره رسم و آئین مردم تبریز و بخش دیگر درباره زبان مردم این شهر در پایان سده دهم هجریست. نخستین بخش دارای دوازده فصل و بخش دوم دارای چهارده فصل است. این رساله را نخستین بار شادروان عباس اقبال در شماره سوم سال دوم مجله یادگار معرفی و عکس دو برگ از آنرا برای نمونه چاپ کرده است.
اندرز آذربد مارسپندان یکی از پندنامههای پهلوی است و چنانکه از نامش پیداست، منسوب است به «آذربد مارسپندان» اندرز بد و مؤبد بزرگ زمان شاپور دوم و جزء متون پهلوی چاپ جاماسب جی دستور مینوچهر جی جاماسپ اسانا در صحیفههای 58 تا 71 به چاپ رسیده و در میان اندرز خسرو کواتان و متن ناقصی که از صحیفه 72 آغاز میشود، جای دارد.