فولکلور هر قوم که عبارت از بازیها و قصهها و افسانهها و آهنگهای موسیقی و ترانهها و لغات و امثال و کنایات محلی آنان میباشد، در شناسایی احوال روحی و طرز تمدن آنها اهمیت بسزایی دارد و به همین سبب ملتهای زنده در گردآوری کلیه این مظاهر عقلی و فکری نیاکان خود سعی بلیغ مبذول میدارند. در این کتاب 63 بازی از بازیهای محلی ایران گردآوری شده است که برخی از آنها از روی نسخه ناقصی است که مربوط به تاریخ شوشتر میباشد.
احمد اقتداری در اوائل 1304 در لار متولد شد. تحصیلاتش را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به پایان برد و در جوانی مدتی رئیس فرهنگ لارستان و مدتی شهردار لار بود. رکنزاده آدمیت زندگینامه مختصر او را در جلد پنجم دانشمندان و سخنسرایان فارس درج کرده است. اقتداری سپس به تحقیق روی آورد و در این حوزه نامدار شد. احمد اقتداری پسر مرتضی قلی خان اقتداری گراشی و نوه حسنعلی خان گراشی است. حسنعلی خان در وقایع مشروطیت نایبالحکومه لارستان و هوادار قوامالملک شیرازی (حاکم فارس) و «مستبدین» بود. آقا سید عبدالحسین لاری، که مشروطهخواه بود، علیه او قیام کرد و حسنعلی خان و هفتاد نفر از همراهانش را، که گراشی و اوزی و بیرمی بودند، کشت. این ماجرا منشاء اختلافی است که تا سالها میان لاریها از یک سو و گراشیها و اوزیها و بیرمیها از سوی دیگر دوام آورد. استاد اقتداری آثار بسیاری در حوزه تاریخ جنوب به چاپ رسانده که میتوان به «فرهنگ لارستانی»، «لارستان کهن»، «خلیج فارس»، «کشته خویش»، «از دریای پارس تا دریای چین»، «کاروان عمر»، «خاطرات سدیدالسلطنه»، «یکصد و پنجاه مقاله در زمینههای ایرانشناسی و خلیج فارس» و ترجمه «الفوائد ابن ماجد» اشاره کرد. «زبانهای محلی و فولکلور خلیج فارس»، «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، «تاریخ و جغرافیای خلیج فارس»، «خلیج فارس و آشنایی با امارات آن»، «محاکمه خلیج فارسنویسان» و «خلیج فارس و نام آن» نیز برخی از مقالات این پژوهشگر بهشمار میآیند. ...شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. حفاریهای باستان شناسی نشان می دهد که این منطقه در 9000 سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده .آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشته اند که اکنون به صورت تپه های گوناگون باستانی کشف شده است .در 5000 سال پیش از میلاددر این مکان مردم در قلعه زندگی می کردند و از4000سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمده است. این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد پایتخت سیاسی ایلامیها بوده است. قلعه ایلامیها روی تپه ای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نموده اند . در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالا به صورت زیگورات بوده. است و درنزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد. آشوربانیپال بین سالهای 465-460 قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی می کرده است.در زمان اردشیر اول متاسفانه در اثر آتش سوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند .بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمده ای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفته است و جنگ تحمیلی نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کرده است . حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی ، باعث شده است قسمت عمده ای از این آثار از بین برود یا به موزه هایی همچون لوور برسد...
ادبیات شفاهی ادبیاتی است که به دفتر نیامده و در سینه و یاد و حافظه هر ملتی وجود دارد. به گمان از زمانی که بشر برابر طبیعت قرار گرفت و خود را چیزی جز آن اما در آن دید ادبیات شفاهی پیدایی یافت. به عبارت دیگر ادبیات شفاهی از زمانی که انسان به گپ درآمد و زبان رابط او با جهان بیرونی و درونی اش شد، از مغز به مغز و از سینه به سینه، به امروز رسید. سرایندگان و گویندگان بیشتر و پیشتر گمنام بوده اند، و شک نیست که ادبیات شفاهی مثلا قصه حاصل تخیل و تمنییات گروهی است که گاه در تحت اوضاع و احوال همسان و گاه ناهمگون بزیسته اند...
زبان گزارنده یا تعبیرکننده یا ارزندهترین نیروهای شگفتیآور دستگاه اسرارآمیز مغز است، دستگاهی که تجلی گاه اراده، عاطفه و خرد آدمی است. انسان با نیروی سخن گفتن همه خواستها و گرایشها و اندیشههای گوناگون خویش را باز میگوید و با اجتماع خود از این راه پیوند استواری برقرار میکند. همچنانکه محیطهای طبیعی و خانوادگی و اجتماعی هر یک تاثیرهای مختلفی در تن و نیروهای درونی انسان از آغاز زادن و بلکه از هنگام زیستن نطفه در شکم مادر میبخشد، چنین تأثیرهایی خواه و ناخواه در زبان هم پدید میآید و در هر اجتماع و هر عصر اصلها و قاعدههای زبان از لغت گرفته تا صرف و نحو و دیگر دانشهای آرایشی سخن دستخوش تحولها و تغییرهای گوناگون میگردد.
محمد پروین گنابادی در سال ۱۲۸۲ در کاخک گناباد متولد شد و در سال ۱۳۵۷ بر اثر بیماری و در گمنامی و زندگی فقیرانه ای بدرود حیات گفت. او خود در مقدمه، درباب کتابش می نویسد: «چند تن از جوانان عزیز و پاک دل برخی از نوشته های حقیر را که در طی چندین سال در برخی از مطبوعات و مجلات منتشر شده بود را مورد عنایت قرار دادند و برآن شدند که آن ها را گردآوری کنند و به عنوان گزینه ای از مقاله ها برای چاپ آماده سازند. سرانجام این دوستان پاک نهاد در طی مدتی قریب به دو سال درحدود 500 صفحه گرد آوردند و این نوشتارها را آماده ی چاپ کردند... ». کتاب پیش رو مجوعه ای است از نوشتارها و یادداشت های مختلف گنابادی که در روزنامه ها و مجلات متعددی در طول سالیان متمادی به چاپ رسیده اند. مقالات و متن های مندرج در کتاب، موضوعات و مباحث گوناگونی را در بر می گیرند. این کتاب در سال 1356 توسط انتشارات امیرکبیر، شرکت سهامی کتاب های جیبی و همکاری انتشارات فرانکلین در تهران و در 2000 شمارگان منتشر شده است.