روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب، معروف به تاریخ بناكتی اثر ابوسليمان بناكتى است. اين اثر از روى نسخه فارسی كتاب، توسط محمود عبدالكريم على، به عربى ترجمه شده است. موضوع كتاب كه نگارش آن در 717ق317/م به انجام رسيده، تاريخ عمومى جهان از آفرينش آدم تا اوايل روزگار ايلخان مغول ابوسعيد بهادر خان 16 - 36ق است. از دو مقدمه براى مترجم و مؤلف تشكيل شده است. در ادامه، اصل كتاب كه شامل 9 قسم مىباشد، ترتيب يافته است. قسم اول كتاب دربردارنده شناخت انساب و تواريخ و شعب انبياء و اوصياء و حكماء از عهد آدم عليهالسلام تا آخر ايام ابراهیم خليل(ص) مىباشد كه شامل دو طبقه و تعداد آنها 20 نفر است. قسم دوم، در ذكر ملوك فارس و مشاهير از انبياء و حكماء، كسانى كه در روزگارشان از ابتداى عهد كيومرث تا آخر ايام يزدگرد بن شهريار كه آخرين ملوك عجم بود، مىباشد. قسم سوم، در بيان نسب مطهر سيد المرسلين و خاتم النبيين تا ابراهیم خليل و شرح احوال، شعب خلفاء و ائمه مهديين تا مستعصم كه آخرين خليفه عباسى بود، مىباشد. قسم چهارم، در اخبار سلاطين و ملوكى است كه در ايام خلفاء بنىعباس مىزيستهاند و در ایران ملكى داشتهاند. قسم پنجم، در ذكر ملوك بنىاسرائيل از عهد موسى عليهالسلام تا آخر ملوك آنان كه به بختنصر معروف بود، مىباشد كه 3 طائفه بودند و عدد آنان 59 طائفه مىباشد و مدت حكومتشان 941 سال و شش ماه بوده است. قسم ششم، در تاريخ نصارى و افرنج و نسب مريم مادر عيسى تا داود عليهماالسلام و ذكر مملكت فرنج و قياصره و باباوات مىباشد. آنان خلفاء مسيح تا روزگار ما مىباشند. قسم هفتم، در تاريخ هنود و صور اقاليم و ذكر مملكتهاى هند و ملوك آن از عهد باسديو تا سلطان علاءالدين است. قسم هشتم در تاريخ خطا از عهد نيكوملكهم اول تا آخر ملوك آن شودى شو وسونام كه به تان خان معروف است و چنگيزخان و فرزندانش با او جنگيدند كه 36 طبقه مىباشند و تعداد آنها 305 مىباشد. قسم آخر در تاريخ مغول و نسب چنگيزخان تا دووالان قوا و شرح ظهرو چنگيزخان و تسلط بر شهرهاى ایران و شعب بناهاى آن تا 25 شوال سال 717ه.ق است، مىباشد. مدت سلطنت آنان حدود 100 سال و شامل 4 طائفه از يك نسل كه تعداد آن 36 مىباشد. شهرت بناكتى مرهون كتاب مشهورى است به نام روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب كه به تاريخ بناكتى نيز معروف شده است.
فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، از آثار استاد دكتر سيد جعفر سجادى (اصفهان 1303 - 1392ش) است كه در آن واژگان و اصطلاحات فلسفى صدرالمتألهين شيرازى را بهصورت الفبايى ذكر كرده و در مورد هركدام با استفاده از متون اصيل فلسفى توضيح داده است. البته در اين اثر، هزارها واژه بيان شده كه بسيارى از آنها، به معناى دقيق كلمه، اصطلاحات فلسفى نيست و كلماتى است كه در متون فلسفى نيز آمده است و در نوشتههاى ملاصدرا نيز معانى خاصى غير از معانى لغوىاشان ندارند و گاه از قبيل اصطلاحات فلسفىاند، ولى اختصاصى به ملاصدرا ندارند و از اصطلاحات ويژه حكمت متعاليه شمرده نمىشوند. درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: 1. نویسنده با بيان اينكه: الف) پارهاى از متكلمان، مسئله اعاده معدوم را مطرح كردهاند و گفتهاند اعاده معدوم طبق براهين عقلى محال است و بنابراین، مىگويند از راه عقل و برهان نتوان معاد جسمانى را ثابت كرد؛ ب) پارهاى قايل به معاد روحانى شدهاند و پارهاى منكر معاد شدهاند و پارهاى گفتهاند اجزايى از انسان با نفس او باقى مىماند و حشر اجساد بدان معنى است كه نفوس با اجزاى باقىمانده، حشر مىيابند، افزوده است: محققان فلاسفه در اصل معاد و وجود نشأت ديگر ترديدى ندارند، لكن در چگونگى آن اختلاف دارند. 2. بر طبق توضيح نویسنده: از جمله ايراداتى كه بر فلاسفه بنا بر فرض وجود اعيان ثابته در علم حق قبل از وجود عينى پيش آمده است، اين ايراد است كه آيا شرور و معاصى قبل از تقرر در عالم عين بهوسيله افراد، در عالم علم و اعيان ثابته وجود داشته است يا نه و بالاخره با اين فرض لازم آيد كه تمام اعمال خوب يا بد بندگان قبل از ظهور در عين، بهتدريج و در طول از زمان در علم حق وجود داشته باشد. ملاصدرا در مقام دفع اين ايراد گويد:... وجود با وحدت حقه و ذاتيهاى كه دارد در هر چيزى بهحسب همان ظهور مىكند، مانند آب واحد در مواضع مختلف در يك جا گواراست در يك جا گنداب است و مانند شعاع آفتاب كه بر شيشههاى گوناگون به الوان گوناگون ظهور مىيابد، بااينكه آفتاب را ذاتا رنگى نيست... خلاصه كلام ملاصدرا و عرفا در اين باب اين است كه نقصها و مذمومها در وجودات ممكنات، بازگشت به خصوصيات محلها و قوابل مىكند و نه به اصل وجود. 3. نویسنده، «وجود بحت» را اينچنين توضيح داده است: منظور وجود محض غير مشوب به ماهيت است در تعبيرات ملاصدرا اطلاق بر ذات خداوند شده است. وى گويد: «حقيقت واجب تعالى، وجود بحت قائمبهذات است كه از آن تعبير به وجود متأكد شده است. 4. بر طبق تحقيق نویسنده: از جمله مباحث مربوط به امور عامه فلسفه، بررسى وحدت و كثرت است و لواحق آنها و در مقابل وحدت، كثرت است و باز در مقابل وحدت غيريت است و هوهويت نوعى از وحدت است. ملاصدرا گويد: وحدت، رفيق وجود است؛ هر كجا وحدت هست، وجود هست و هر كجا وجود هست، وحدت هست و اين هر دو در صدق بر اشياء، متساوقند و به هرچه موجود گفته مىشود واحد گفته مىشود و در قوّت و ضعف نيز مانند همند. 5. بر طبق توضيح نویسنده: مراد از فلسفه عاميه و فلسفه مشهوره، همان فلسفه معموله است. صدرا، فلسفه مشهوره و عاميه را در مقابل فلسفه خاصیه متعاليه خود قرار داده است؛ چنانكه در بعضى از موارد و مسائل گويد: مطلب در فلسفه مشهوره و يا عاميه چنين توضيح داده شده است و در فلسفه ما از اين قرار است.
شواهد الرّبوبیه، در میان آثار صدرالمتألهین، برجستگی خاصی دارد، چرا که همه اندیشه های ملاصدرا اعم از الهیات، طبیعیات، مباحث نفس، جاودانگی، معاد و... در آن، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به همین جهت، در حوزه های علمیه و دانشگاه ها به عنوان متن درسی مورد توجه است. تعلیقات حکیم محقق حاج ملا هادی سبزواری و مقدمه و تصحیح و تعلیق اندیشور ژرف اندیش استاد سید جلال الدین آشتیانی بر جذابیت آن افزوده است.