وجه تسمیه این شهر را عموماً بغدخت به معنای دختر بغ یا دختر خدا ذکر می کنند و آن را به ستاره ناهید نسبت می دهند در شرح آثار باستانی گناباد در کتاب تاریخ و جغرافیای گناباد در مورد قلعه دختر آمده است که آن به نام ناهید , فرشته موکل بر آب و موالید که از مقربان خداوند بوده ساخته شده است و چون این فرشته را دختری زیبا تصور می کردند از این رو به قلعه دختر مرسوم شده است و نیز چون بسیار مقرب خداوند بوده است آن را بغ دخت نام نهادند که بعدها بیدخت نام گرفت. برخی دیگر نیز معتقدند : بیدخت نام دختر یکی از سلاطین قدیم ایران بوده است که آن قریه را نام نهاده و به نام خود نموده است و در نزدیکی آن در بالای کوه نیز عمارتی ساخته که آن را قلعه دختر گویند. کتاب شرح تاریخ و جغرافیای بیدخت بانضمام شناخت مرام دراویش و شرح‌حال عرفا و روحانیت بیدخت مقداری از اشعار و سخنان عرفا و حکایات عرفانی که توسط حاج محمدعلی امینی بیدختی گردآوری شده است

منابع مشابه بیشتر ...

66437f302f3c6.jpg

مکتب پروانه: مجموعه شعری از مرحوم محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری)

محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری)

مجموعه حاضر (مکتب پروانه) بخش کوچکی از اشعار مرحوم محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری) است که به مناسبت اولین سالگرد رحلت ایشان در سال 1374 انتشار یافت.

66420cee1b007.jpg

کشته خویش (مجموعه پنجاه مقاله)

احمد اقتداری

احمد اقتداری در اوائل 1304 در لار متولد شد. تحصیلاتش را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به پایان برد و در جوانی مدتی رئیس فرهنگ لارستان و مدتی شهردار لار بود. رکن‌زاده آدمیت زندگینامه مختصر او را در جلد پنجم دانشمندان و سخن‌سرایان فارس درج کرده است. اقتداری سپس به تحقیق روی آورد و در این حوزه نامدار شد. احمد اقتداری پسر مرتضی قلی خان اقتداری گراشی و نوه حسنعلی خان گراشی است. حسنعلی خان در وقایع مشروطیت نایب‌الحکومه لارستان و هوادار قوام‌الملک شیرازی (حاکم فارس) و «مستبدین» بود. آقا سید عبدالحسین لاری، که مشروطه‌خواه بود، علیه او قیام کرد و حسنعلی خان و هفتاد نفر از همراهانش را، که گراشی و اوزی و بیرمی بودند، کشت. این ماجرا منشاء اختلافی است که تا سالها میان لاری‌ها از یک سو و گراشی‌ها و اوزی‌ها و بیرمی‌ها از سوی دیگر دوام آورد. استاد اقتداری آثار بسیاری در حوزه تاریخ جنوب به چاپ رسانده که می‌توان به «فرهنگ لارستانی»، «لارستان کهن»، «خلیج فارس»، «کشته خویش»، «از دریای پارس تا دریای چین»، «کاروان عمر»، «خاطرات سدیدالسلطنه»، «یک‌صد و پنجاه مقاله در زمینه‌های ایرانشناسی و خلیج فارس» و ترجمه «الفوائد ابن ماجد» اشاره کرد. «زبان‌های محلی و فولکلور خلیج فارس»، «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، «تاریخ و جغرافیای خلیج فارس»، «خلیج فارس و آشنایی با امارات آن»، «محاکمه خلیج فارس‌نویسان» و «خلیج فارس و نام آن» نیز برخی از مقالات این پژوهشگر به‌شمار می‌آیند. ...شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. حفاریهای باستان شناسی نشان می دهد که این منطقه در 9000 سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده .آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشته اند که اکنون به صورت تپه های گوناگون باستانی کشف شده است .در 5000 سال پیش از میلاددر این مکان مردم در قلعه زندگی می کردند و از4000سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمده است. این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد پایتخت سیاسی ایلامیها بوده است. قلعه ایلامیها روی تپه ای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نموده اند . در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالا به صورت زیگورات بوده. است و درنزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد. آشوربانیپال بین سالهای 465-460 قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی می کرده است.در زمان اردشیر اول متاسفانه در اثر آتش سوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند .بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمده ای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفته است و جنگ تحمیلی نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کرده است . حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی ، باعث شده است قسمت عمده ای از این آثار از بین برود یا به موزه هایی همچون لوور برسد...