کشور ایران با وسعت امروزی آن (معادل ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع) بخش کوچکی از امپراطوری عظیم ما در گذشته تشکیل می دهد. با ورق زدن تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران، این موضوع به خوبی روشن می شود که کشور ما در طی تاریخ بارها مرزهای خود را تغییر داده و نوسان این تغییر به حدی بوده که گاهی تمامی فلات ایران و حتی فراتر از آن را در زیر نفوذ داشته است. در حالیکه گاه دیگر نفوذ حکومت ملی فقط به بخش کوچکی از فلات ایران منحصر می شده است. از این تغییر و تحول های ارضی دو نتیجه می توان گرفت، اول اینکه، هرگاه ثبات مرزها به چندین قرن می رسیده محصول وحدت سیاسی، وحدت فرهنگی و زبانی بوده است، چنانکه در دوره اشکانی. از این روست که مشاهده می کنیم، امروزه زبان و فرهنگ ایرانی با کمی تغییر در آن در بخش هایی از کشورهای همسایه نیز رواج دارد، دوم اینکه گذشته از حواشی امپراطوری که فقط تابعیت صوری از حکومت مرکزی داشتند، پایه و اساس ملیت ایرانی در هسته سیاسی امپراطوری ریخته شد و ایجاد یک دولت ملی از زمان پادشاهی صفویه صورت تحقق به خود گرفت. بحث درباره مرزهای سیاسی ایران، در دوران های مختلف تاریخی، شامل دو بخش اساسی است، یکی طبیعت مرزها و کجایی آنها در دوران های مختلف. دیگری نقش مرزها و تاثیراتی که تغییر محل آنها از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برجای گذاشته است.
در این مجموعه سیزده مقاله درباره جنبههای مختلف تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، رجال شناسی و ادبی منطقه و مردم((لرستان)) با این عناوین گردآمده است : ((لرستان در دایرهالمعارف اسلام/ مینو رسکی زروان لرستانی))، ((سید جعفر کشفی/ مجتبی مقدسی))، ((یک روز از زندگانی گونگادین/ عبدالکریم جربزهدار))، ((بازگیرها/ علیداد برزویی))، ((پیشنهاد انضمام حکومت ولایات ثلاث به ایالت بروجرد و لرستان/ غلامرضا عزیزی))، ((چهار سند تاریخی درباره دالوندها/ حمیدرضا دالوند))، ((کارگزاران لرستان/ سید فرید قاسمی))، ((وجه تسمیه تاریخی بدرآباد/ سعادت خودگو))، ((نمایش در خرمآباد/ هرمز زندی))، ((قدم خیر/ توکل حیدرزاده خرمآبادی))، ((یک ترانه لری/ شیرین وطندوست))، ((سالنامه دانشسرای مقدماتی پسران بروجرد/ سید فرید قاسمی)) و ((یادگارهای ماندگار/ عبدالله آفاق)) .
در جلد اول این مجموعه زنان نامآور ایرانی، از عهد باستان تا دوره انقراض ساسانیان معرفی شدهاند. برخی از این زنان عبارتاند از: ماندانا، سپاکو، آریان، اسپارترا، آتوسا، مروئه، رخسان، اباکیش، فدیمه، پارمیس، آمی تیس، ساندوسه، مانیا، رکسانه، ایندوک، برسین، آپامه، رینا، رودگون، رام بهشت، انوشه دخت، آذر ناهید، نرسی دختک، پوران و آزرمیدخت. گفتنی است در کتاب، فراوان به روایات هرودت، دیاکونوف، کتزیاس، و گزنفون استناد میشود. پایان کتاب شامل "گاه شناسی " است که در آن محدوده تقریبی تاریخ حیات هر یک از شخصیتهای تاریخی متن، تعیین شده است.
کشور ایران با وسعت امروزی آن (معادل 1648000 کیلومتر مربع) بخش کوچکی از امپراطوری عظیم ما در گذشته تشکیل می دهد. با ورق زدن تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی ایران، این موضوع به خوبی روشن می شود که کشور ما در طی تاریخ بارها مرزهای خود را تغییر داده و نوسان این تغییر به حدی بوده که گاهی تمامی فلات ایران و حتی فراتر از آن را در زیر نفوذ داشته است. در حالیکه گاه دیگر نفوذ حکومت ملی فقط به بخش کوچکی از فلات ایران منحصر می شده است. از این تغییر و تحول های ارضی دو نتیجه می توان گرفت، اول اینکه، هرگاه ثبات مرزها به چندین قرن می رسیده محصول وحدت سیاسی، وحدت فرهنگی و زبانی بوده است، چنانکه در دوره اشکانی. از این روست که مشاهده می کنیم، امروزه زبان و فرهنگ ایرانی با کمی تغییر در آن در بخش هایی از کشورهای همسایه نیز رواج دارد، دوم اینکه گذشته از حواشی امپراطوری که فقط تابعیت صوری از حکومت مرکزی داشتند، پایه و اساس ملیت ایرانی در هسته سیاسی امپراطوری ریخته شد و ایجاد یک دولت ملی از زمان پادشاهی صفویه صورت تحقق به خود گرفت. بحث درباره مرزهای سیاسی ایران، در دوران های مختلف تاریخی، شامل دو بخش اساسی است، یکی طبیعت مرزها و کجایی آنها در دوران های مختلف. دیگری نقش مرزها و تاثیراتی که تغییر محل آنها از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برجای گذاشته است...