برای معارف ریاضی در ایران باستان، و نیز تمدن ایران در دورانهای بعدی دو سرچشمه اصلی می توان قائل شد. یکی از این دو منبع، تمدنهای کهنی بوده است که از چندین هزار سال پیش از میلاد در شوش و سومر وجود داشته و در علوم ریاضی، هندسه و نجوم بسی غنی بوده اند. چنانچه از منظری جامع به تمدن ایران باستان بنگریم این منبع در واقع سر چشمه ای بومی است و بنابراین ریشه ای در بطن تمدن ایرانی محسوب تواند شد. منبع دیگر که در بسیاری تواریخ به نام سنتهای ریاضی هندی نامیده شده نیز در واقع به گونه ای مرتبط با فرهنگ ایران و دارای وجوه اشتراک قوی با ریشه های تمدن در ایران. زمین است. این پیوستگی را اقوام آریایی که به ایران آمدند و شاخه ای از آنها در حدود ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد به هند رفتند تأمین نمودند. سنتهای برهمنی درهند در واقع همان سنتهای آریایی است زیرا که برهمنان طبقه اول از سیستم طبقاتی هند و آریایی محسوب می شده اند. معارف کهن در ریاضیات از این دو سر چشمه جریان یافت و پهنه فرهنگ ریاضی در ایران باستان را مشروب کرد و نهالهایی از آن را به ثمر نشاند. در سرزمین شوش، از حدود چهار هزار سال پیش از میلاد، تمدنهایی بر پا بوده و میان آن فرهنگها با فرهنگ….
در این مجموعه سیزده مقاله درباره جنبههای مختلف تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، رجال شناسی و ادبی منطقه و مردم((لرستان)) با این عناوین گردآمده است : ((لرستان در دایرهالمعارف اسلام/ مینو رسکی زروان لرستانی))، ((سید جعفر کشفی/ مجتبی مقدسی))، ((یک روز از زندگانی گونگادین/ عبدالکریم جربزهدار))، ((بازگیرها/ علیداد برزویی))، ((پیشنهاد انضمام حکومت ولایات ثلاث به ایالت بروجرد و لرستان/ غلامرضا عزیزی))، ((چهار سند تاریخی درباره دالوندها/ حمیدرضا دالوند))، ((کارگزاران لرستان/ سید فرید قاسمی))، ((وجه تسمیه تاریخی بدرآباد/ سعادت خودگو))، ((نمایش در خرمآباد/ هرمز زندی))، ((قدم خیر/ توکل حیدرزاده خرمآبادی))، ((یک ترانه لری/ شیرین وطندوست))، ((سالنامه دانشسرای مقدماتی پسران بروجرد/ سید فرید قاسمی)) و ((یادگارهای ماندگار/ عبدالله آفاق)) .
در جلد اول این مجموعه زنان نامآور ایرانی، از عهد باستان تا دوره انقراض ساسانیان معرفی شدهاند. برخی از این زنان عبارتاند از: ماندانا، سپاکو، آریان، اسپارترا، آتوسا، مروئه، رخسان، اباکیش، فدیمه، پارمیس، آمی تیس، ساندوسه، مانیا، رکسانه، ایندوک، برسین، آپامه، رینا، رودگون، رام بهشت، انوشه دخت، آذر ناهید، نرسی دختک، پوران و آزرمیدخت. گفتنی است در کتاب، فراوان به روایات هرودت، دیاکونوف، کتزیاس، و گزنفون استناد میشود. پایان کتاب شامل "گاه شناسی " است که در آن محدوده تقریبی تاریخ حیات هر یک از شخصیتهای تاریخی متن، تعیین شده است.
کتاب حاضر نخستین جلد از مجموعهای است که به بررسی تاریخ علم و فناوری در ایران میپردازد. تاریخ علم در ایران نسبت به بسیاری از وجوه فرهنگی تمدن ایرانی هنوز به گونهای شایسته، بررسی و تنظیم نشده و آثار مستندی در این زمینه تدوین نشده است. بنابراین بازشناسی و شناساندن این عنصر مهم از فرهنگ، موجب میشود که پیوند آن با دیگر وجوه فرهنگ ایران و نیز نقش آن در عرصه تمدن جهان آشکار شود. در نگارش این مجموعه از اندیشهها، نوشتهها، گفتارها و همکاریهای بسیار استفاده شده است.
طبیعت در کتاب طبیعیات ارسطو، عبارت است از: جسم طبیعى و در نظر ابن سینا در مقدمه منطق کتاب شفا، عبارت است از: جسم محسوس.از آنجا که شناخت جسم طبیعى به جز از طریق حس، ممکن نیست، ارسطو طبیعت را تنها بر اساس ظاهر حسى «تأثرات حسى» تعریف و تفسیر مىکند یعنى تفسیرى حس گرایانه. وى خورشید را جسمى درخشنده مى داند که هر روزه به دور زمین مى گردد؛ برخلاف نظریه فیثاغورث، که قایل به گردش زمین به دور خورشید بود، ارسطو نظریه منظومه شمسى او را بر همین اساس، باطل مى دانست. فهرست کتاب به این شرح است: مقدمه مترجم؛ کتاب اول : علم طبیعت و اصول آن؛ کتاب دوم: معرفت و تبیین طبیعت؛ کتاب سوم: حرکت و نامتناهی؛ کتاب چهارم: مکان،خلا و زمان؛ کتاب پنجم: طبقه بندی حرکات؛ کتاب ششم: پیوستگی حرکت؛ کتاب هفتم: علت حرکت؛ کتاب هشتم: جاودانگی حرکت.