افسانه شهرزاد، مشهورترين افسانه هزار و يک شب، الهام بخش آثار ادبي فراواني در ادبيات عرب گشته است. توفيق الحکيم با الهام از اين اثر، نمايشنامه زيباي خود را با نام شهرزاد آفريد که ارزيابان ادبي آن را شاهکاري در نمايشنامه نويسي دانستهاند. تحليل اين نمايشنامه و مقايسه آن با افسانه شهرزاد هزار و يک شب بر اساس روش ادبيات تطبيقي، بيانگر آن است که حکيم شخصيت شهرزاد را ژرف ساخت نمايشنامه خود قرار داده است و با تصرفي اديبانه در آن، به نمايشنامه خود صورت نمادين و عرفاني بخشيده است و هزار و يک شب را در حد اعتلاي عظمت فکري نشان داده است. مقايسه اين دو نوع رويداد ادبي و فرهنگي، نه تنها تاثير فرهنگ ايراني بر ادبيات جهان را نشان ميدهد، بلکه برخي تشابهها و تفاوتهاي فرهنگي ايران و عرب را نيز آشکار مينمايد. براي روشنشدن اين موضوع، در اين مقاله به روش تطبيقي و تحليل مضامين، مشابهتها و تفاوتهاي محتوايي و ساختاري دو اثر نشان داده ميشود.
در بخش نخست کتاب، "ادبیات داستانی" در گستره تاریخ، اسطوره، افسانه، رمانس و رمان به اختصار شرح و تبیین میگردد، سپس مقوله ورود رمان و داستان کوتاه به ادبیات فارسی، با ترجمهها سفرنامههای خیالی، مقالات شبه داستان و رمانهای تاریخی بازگو میگردد .بخش بعدی کتاب مربوط به "پیشگامان انواع جدید داستانی" است که با معرفی کوتاه جمالزاده و مشفق کاظمی پی گرفته میشود . نویسنده در مبحث "نسل اول داستان نویسان" از هدایت، علوی و چوبک و از مختصات آثارشان یاد میکند و در بخش "گروه دوم از نسل اول داستان نویسان" و ویژگیهای داستان نویسی حجازی، دشتی، نفیسی و جواد فاضل را به اختصار برمیشمارد .مباحث بعدی کتاب که شامل ارزیابی کوتاه آثار نویسندگان فارسی است به این موضوعات و شخصیتها اختصاص مییابد : "نسل دوم داستان نویسان :دانشور، آل احمد و گلستان"، "ادامه داستان نویسان نسل دوم :بهآذین و پرویزی"، "رمان تاریخیی مستعان، مسرور، مدرس، سردادور، میمندی نژاد، مطیعی، امیر عشیری، آرین نژاد و آشتیانی"، "نسل سوم داستان نویسان :صادقی، ساعدی، افغانی و مدرسی"، "نسل چهارم داستان نویسان :گلشیری، میرصادقی، فصیح، شهدادی، و ایرانی"، "ادبیات اقلیمی یا داستان نویسی روستا"، "ادامه نویسندگان ادبیات روستا :فقیری، بهرنگی و درویشیان"، "نثر علمی ادبی"، "نمایشنامه نویسی"، "نمایشنامه نویسی در دورههای بعد"، و "ترجمه از زبانهای اروپایی" .
کتاب سه نمایشنامه در آبانماه 1349 با نمایشنامه هایی چون "شیر" از فتحعلی رونقی؛ "کوچ" از هوشنگ کمالی و "آقای ناصری" از امین فقیری توسط انتشارات اداره کل فرهنگ و هنر استان فارس منتشر شده است
ماهیت علمي ادبيات، به عنوان تجلي شهودي و رواني آدمي، تاكنون به طور كامل مورد بررسي و تحليل قرار نگرفته است. اغلب نظريهپردازان ادبي نيز آن را از منظر زيباييشناختي و يا اخلاقي مورد توجهه قرار داده و گاهي نيز آن را در حد التذاذ نفساني پايين آوردهاند. در حالي كه ميان كاركردهاي غريزي ذهن و كاركردهاي ادبي و در پي آن ميان احساس و انديشه انسان با جهان هستي رابطه هماهنگ و تنگاتنگي وجود دارد كه از طريق تخیل ادبي اين شناخت و ارتباط برقرار ميگردد. جلوههاي بياني سخن ادبي نيزـ مانند نماد، استعاره، تمثيل، رويا و داستان و... ـ همگي صورتهاي مختلف معرفتي و انديشهزايي ادبيات به شمار ميآيند. در اين مقاله سعي شده تا ضمن بررسي آرا نظريهپردازان مهم ادبي جهان، مولفهها و مشخصههاي علمي و انديشهزايي ادبيات نيز مورد شناسايي و تبيين قرار گيرد.
در این پژوهش شرایط تولید و دریافت معنا در«لقاءٌ فی لحظه رحیل»، از نسرین ادریس، نویسنده معاصر لبنانی را بررسی میکنیم. این داستان بهدلیل منطق روایی حاکم بر آن، قابلیت مطالعه از دیدگاه نشانهمعناشناسی نوین را دارد و شامل دو گفتمان کنشی عکاس و مبارزان است. کنشگر گفتمان عکاس، حمزه، تابع برنامه است و توانش مهارتی او در هنر عکاسی، موتور اصلی کنش او را بهوجود میآورد. البته فرمانده، بهعنوان شَوِشگزار، نقش مهمی در کسب توانش عاطفی حمزه دارد. در گفتمان دوم، مبارزان هم بعد از قرارداد و کسب توانش وارد کنش میشوند. از آنجا که دو گفتمان درهم تنیدهاند، کنشهای اصلی همزمان انجام میشود؛ مبارزان عملیات را شکل میدهند و حمزه به ثبت تصویری لحظات میپردازد. بهترتیب مراحل فرایند تحولی و روایی به انجام میرسد. هرچند گفتمان غالب هوشمند است، فرایند عاطفی گفتمان، نقش مهمی در شکلگیری ساختار معنایی و روایی داستان، بهویژه در گفتمان عکاس دارد. بدین ترتیب هدف مقاله، مطالعه فرایند معناشناسی داستان و ویژگیهای روایی آن است تا سازکارهای تولید معنا و عناصر اصلی شکلگیری معنا را بهدست آوریم. همچنین چگونگی تأثیرگذاری فرایند عاطفی بر فرایند معناسازی را بررسی میکنیم.