بحث اصلی این مقاله مربوط به «حروف اضافه و حروف ربط» در زبان فارسی است و مقولهای تازه را در زمینه تحول کارکردهای حروف در ادبیات معاصر ایران مطرح میکند. ادب فارسی همیشه حروف را در بحث دستور زبان مطرح کرده است؛ اما در این مجال تلاش بر آن است که نشان داده شود، ادبیات معاصر، حروف را در حوزه معانی و بیان و بدیع وارد میکند.
سلیم نیساری در مقدمه کتاب در مورد دلیل گردآوری این مطالب می گوید: وقتی که چاپ کتاب "درس انشای فارسی" را آغاز می کردم به فکرم رسید که دفتری از بهترین نوشته های دانش آموزان کشور نیز تهیه و منتشر کنم. برای اینکه مقایسه ای بین نوشته ها به عمل آید و در ضمن تنوعی هم بین آنها موجود باشد و ذوق و سلیقه و طرز فکر هر دانش آموز نیز معلوم گردد عنوان "در برابر...؟" انتخاب گردید و به اطلاع دبیران محترم انشاء رسید تا نوشتن این موضوع را به دانش آموزان خود تکلیف بدهند و بهتریم نوشته ها را برای چاپ ارسال فرمایند.
کتاب حاضر اشعاری از ناظم حکمت است که به همراه زندگی نامه ایشان در سال 1359 توسط انتشارات بامداد به چاپ رسید.
قرن هشتم روزگاری است که بیشترین ایام زندگی نظامی در آن سپری شده و گنجه، زادگاه و اقامتگاه او بوده است. وی با حکومتهای محلی و دربارهای اتابکان آذربایجان، ارتباط داشته است ولی این پیوند نمود چندانی در مثنویهای پنجگانه او ندارد و منحصر به هدیه کردن آن اثر میباشد. این عصر مصادف با دوره دوم حکومت غزنوی اوج عزت و ذلت سلجوقیان و حکومت خونریز خوارزمشاهیان، است و حکیم جمالالدین محمد الیاس ابن یوسف نظامی گنجهای، میراثدار شعرای بارز قصیدهسرا و حماسهسرا از طرفی، معاصر خاقانی است که قصیده را با بالاترین اوج شکوهش نزدیک کرد.
دگرگونی در اندیشه و خیال، متناسب با دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی، اغلب یکی از خصایص شعر متعهد معاصر است. محمدرضا شفیعی کدکنی، یکی از شاعران و محققان بنام ادبیات فارسی معاصر است که شعرش هم در قلمرو بیان هنری و هم از لحاظ محتوا و درونمایه در خور تأمل است. سخن شفیعی دارای ابهام و تصویرسازی مبهم شعری نیست و هدف از تصاویر ایجادشده با عناصرطبیعی و واژگان اسطورهای ایرانی ـ اسلامی بیان مسائل اجتماعی، سیاسی و فلسفی است. بر این اساس این شاعر به واسطه درک درستی که از مقتضیات مکانی و زمانی دارد، زیباترین واژهها را برمیگزیند تا نابترین لحظهها را به کمک آن شکار کند. از این رو، شعر وی با وجود این که در نهایت ایجاز است، اطناب و گستردگی چندلایه معانی آن، سخن از قدرت پیوند ذهن و زبان شاعر دارد. استفاده شاعر از عناصر طبیعی و بسامد تکرار این واژهها، به شیوه و صورت تازه، متناسب با شرایط اجتماعی، مشخصه سبکی خاصی به شعر او بخشیده است. نماد، استعاره، کنایه، تشبیه و تشخیص، از تصاویر پرکاربرد شعر شفیعی است که راه بیان احساسات شاعر را هموار کرده است. محصول این پژوهش ایمان به این سخن است که شفیعی نقاشی چیرهدست است که به کمک صورخیال خالق تصاویری میشود که تصویرگر اندیشههای مگوی ذهن و باور وی است.