با بررسی ادبیات ایرانی و آلمانی دیده میشود که چارچوب داستان در داستان، که روشی شرقی است و از راه ایران به ادبیات اروپایی راهیافته در ایران و اروپا با هدفهای مختلفی به کار برده شده است. در اروپا روش داستان در داستان گونه جدیدی در ادبیات داستانی را پدید آورد که در آغاز بهعنوان یکی از ویژگیهای گونه ادبی نوول (داستان کوتاه) شناخته شد. (تئوری)نظریه شهباز (سمبل نقطه عطف یا چرخش داستان) که برای نوول ارائه شد به عقیده برخی از ادبا لازم دانسته شده است، ولی برخی دیگر از ادبا به آن چندان پایبند و معتقد نبودهاند مانند تئودر اشترم .Theodor,Storm گوته بر این باور بوده است که گونه ادبی نوول باید حاوی واقعهای باشد که «هرگز تاکنون شنیده نشده باشد» (فون ویزه،1971،ص 5). در ادبیات ایرانی سازندگان اینگونه داستانها با بکارگیری روش داستان در داستان، بیشتر قصد رواندرمانی فرد روانپریش را دنبال میکردند. درصورتی که نویسندگان اروپایی در بکارگیری داستان در داستان هدف دیگری را مدنظرداشتهاند که با هدف نویسندگان ایرانی، در کاربرد این روش، تا اندازهای متفاوت است. این تفاوت در دورههای مختلف اروپا نیز از یکدیگر متمایزند.
در بخش نخست کتاب، "ادبیات داستانی" در گستره تاریخ، اسطوره، افسانه، رمانس و رمان به اختصار شرح و تبیین میگردد، سپس مقوله ورود رمان و داستان کوتاه به ادبیات فارسی، با ترجمهها سفرنامههای خیالی، مقالات شبه داستان و رمانهای تاریخی بازگو میگردد .بخش بعدی کتاب مربوط به "پیشگامان انواع جدید داستانی" است که با معرفی کوتاه جمالزاده و مشفق کاظمی پی گرفته میشود . نویسنده در مبحث "نسل اول داستان نویسان" از هدایت، علوی و چوبک و از مختصات آثارشان یاد میکند و در بخش "گروه دوم از نسل اول داستان نویسان" و ویژگیهای داستان نویسی حجازی، دشتی، نفیسی و جواد فاضل را به اختصار برمیشمارد .مباحث بعدی کتاب که شامل ارزیابی کوتاه آثار نویسندگان فارسی است به این موضوعات و شخصیتها اختصاص مییابد : "نسل دوم داستان نویسان :دانشور، آل احمد و گلستان"، "ادامه داستان نویسان نسل دوم :بهآذین و پرویزی"، "رمان تاریخیی مستعان، مسرور، مدرس، سردادور، میمندی نژاد، مطیعی، امیر عشیری، آرین نژاد و آشتیانی"، "نسل سوم داستان نویسان :صادقی، ساعدی، افغانی و مدرسی"، "نسل چهارم داستان نویسان :گلشیری، میرصادقی، فصیح، شهدادی، و ایرانی"، "ادبیات اقلیمی یا داستان نویسی روستا"، "ادامه نویسندگان ادبیات روستا :فقیری، بهرنگی و درویشیان"، "نثر علمی ادبی"، "نمایشنامه نویسی"، "نمایشنامه نویسی در دورههای بعد"، و "ترجمه از زبانهای اروپایی" .
کتاب سه نمایشنامه در آبانماه 1349 با نمایشنامه هایی چون "شیر" از فتحعلی رونقی؛ "کوچ" از هوشنگ کمالی و "آقای ناصری" از امین فقیری توسط انتشارات اداره کل فرهنگ و هنر استان فارس منتشر شده است
در ادبیات نوین، که همزمان با آغاز دوره واقعگرایی است، ناهنجاری و بلاهت به عنوان نمونههایی از وضع بشر نشان داده میشود. ادبیات واقعگرا یا رنالیسم، ادبیات نوین عصر حاضر است، که سعی در نمایاندن واقعیت دارد. واقعگرایی تنها یک سبک میان سبکهای ادبی دیگر نیست، بلکه زیربنایی است برای سایر سبکهای ادبی که به گرایشهای گوناگون قابل تفکیکاند، برای نمونه: واقعگرایی به سبک کافکا، با مجازی کردن واقعیت، ایجاد ترس و دلهره و سعی در بیان و القای مفهوم پوچی. یا واقعگرایی به سیاق توماس مان، که در عین توجه به مردم و حفظ جایگاه بورژوازی و شخصی نویسنده، به اوضاع نابسامان بشری با دیدی انتقادی مینگرد. یا سبک گوتفرید بن یعنی به هیچ گرفتن مردم و یا سبک برتولدبرشت، که در همنوایی با جبهه سوسیالیسم و پیوستن به آن خود را مینمایاند.
ادبیات واقعگرا، اساس ادبیات نوین عصر حاضر است که سعى در نمایاندن واقعیت دارد. تا پیش از جنگ جهانى دوم، مبارزه میان فاشیسم و ضد فاشیسم تعیینکننده زندگى اجتماعى و سیاسى بود. پس از شکست فاشیسم به نظر مىرسید که مبارزه میان سوسیالیسم و سرمایهدارى امپریالیستى بار دیگر بر عرصه سیاست جهانى حاکم شده باشد و طراحان جنگ سرد، بر آن بودند که بشریت را به دو اردوگاه متخاصم گروهبندى کنند. اینک پس از شکست جبهه سوسیالیسم، امپریالیسم یکهتازى مىکند و فاشیسم نیز دیگر باره در حال شکلگیرى است. براى نقد ادبیات واقعگرا و سپس نوگرا، باید مسایل قاطع مربوط به ریخت (فرم) و دیالکتیک ذاتى آنها را در نظر گرفت. این وقایع سیاسى به گونههاى مختلف بر ادبیات این دوره سایه افکندهاند و نویسندگان در آثارشان یا با آن بانگ همنوایى سر دادهاند، یا براى رهایى، راه ناهنجارىهاى روانى را براى شخصیتهاى داستانىشان برگزیدهاند و یا سرانجام متوصل به پوچىگرایى شدهاند.