مولانا عبدالرحمن جامی را بیشک میتوان یکی از بزرگترین شاعران پارسیگوی قرن نهم به شمار آورد. در هرات و سمرقند تحصیل کرد و در آغاز جوانی با بزرگان فرقه نقشبندیه آشنا شد و دست ارادات به دامان سعدالدین محمد کاشغری و سپس ناصرالدین عبیدالله معروف به خواجه احرار زد و در طریق تصوف سیروسلوک کرد و از بزرگان فرقه مذکور گردید. این کتاب دربرگیرنده غزلیات جامی است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
این پژوهش با هدف آسان سازی و روان گویی مطالب و معانی پیچیده و دشوار در "مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز" اثر شیخ محمد لاهیجی تهیه شده است. غامض بودن عبارات و تعقیدات کلام و اطناب بیان شارح، نگارنده را واداشته تا در عین رسایی پیام و شیوایی بیان، مفاهیم صریح عرفانی را با عباراتی موجز و مختصر در دسترس جویندگان اسرار الهی و پویندگان حقایق معانی قرار دهد زیرا معتقد است که "خَیرُ الکَلام ما قَلَّ وَ دَلَّ وَ لَم یَمَل".
مولانا عبدالرحمن جامی از شعرای تأثیرگذار در ادبیات فارسی است که تأثیرش در حوزه خوشنویسی و نگارگری نیز دیده میشود. این کتاب یکی از ترجیعبندهای وی را دربر دارد که در دیوان او نیز آمده است. این ترجیعبند هفت بند دارد و ترجیع آن چنین است: «بنشینم و با غم تو سازم ***** پنهان ز تو با تو عشق بازم». این نسخه شاهانه به دست محمد زمان تبریزی به تاریخ 998 قمری کتابت شده است. تمامی صفحات متن، مرصع و مذهب است و با تصاویر گل و بوته و اشکالی از پرندگان و حیوانات تشعیر و تزئین شده است. صفحه نخست دارای کتیبهای به سبک هنر صفوی است که دارای سرکتیبه، تاج و شرفههای لاجورد است و در متن آن چیزی ثبت نشده است.
مثنوی «سلامان و ابسال» از منظومه «هفت اورنگ» جامی، بیان رمزگونهای از مراتب سیروسلوک و کمال نفس انسان و نیز حاوی حکایات و تمثیلات ارزندهای است که به تأثیر و جذابیت کلام جامی افزوده و نمایانگر ذهن خلاق و قریحه و ابتکار وی است. این حکایت کوتاه در عین حال که چون حلقههای زنجیر به هم پیوسته و در مسیر کلی داستان قرار دارد، هر یک به تنهایی و جداگانه میتواند به عنوان تمثیل اخلاقی یا عرفانی مورد استفاده قرار گیرد و این از امتیازات چشمگیر این مثنوی است.