یافتن وجوه مشترک میان اسطورههای اقوام هم ریشه، امری بدیهی است. این مقاله اسطوره آرش را از ادبیات باستانی ایران با فیلوکتتس از ادبیات باستانی یونان مقایسه میکند. براساس این اسطورهها، قهرمان هر دو داستان با پرتاب تیری، به دو جنگ فرسایشی نسبتاً طولانی مدت در برابر دشمنانشان پایان میبخشند؛ بدین معنی تا زمانی که تیر و کمان آرش به کار نمیافتد، جنگ و گریز بی فرجام دوازده ساله ایران و توران به سرداری منوچهر و افراسیاب به سرانجام نمیرسد و تا وقتی که تیر و کمان فیلوکتتس به میدان نمیآید، نبرد ده ساله یونانیان برای تسخیر تروا پایان نمیپذیرد. نویسندگان در این تطبیق، با توجه به اسطورهشناسی تطبیقی، شباهتهای دو روایت را در دو بخش ساختاری و معنایی ذیل نه محورِ «نوع سلاح دو قهرمان و ارتباط آن با نیروهای مافوق بشری، دخالت خدایان در پرتاب تیر، ارتباط دو قهرمان با امر قدسی و پیوند آن دو با مکانهای مقدس، فرجام کار قهرمانان از منظر مینوی، پایان دادن به دو جنگ فرسایشی، نقش محاصره در دو داستان و تاثیر اسطورهها بر ادبیات پس از خود» و تفاوتهای ساختاری و معنایی آن دو را ذیل هفت محور «مکان، زمان و ویژگیهای آن، قالب روایت، انگیزه قهرمانان، ارزشهای ملی، پایان کار دو نبرد و تفاوت در پایان کار قهرمانان از لحاظ مرگ و زندگی»، بررسی میکنند. نتایج بررسی، خویشاوندی و تجربههای مشترک اقوام هم خانواده هندو اروپایی را، که در حماسهها و قصههای آنها تجلی یافته است، نشان میدهند.
آنچه در این جزوه آمده است نظری است به ادبیات قبل از اسلام ترکها، شناخت اوزان و رسالت تاریخی آنها، شناخت قاضی برهان الدین، و سخنی پیرامون فولکلور و بایاتیلار.
«داستان گرشاسب، تهمورس و جمشید، گلشاه و متنهای دیگر» نام فارسی دستنویسی به خط و زبان پهلوی (فارسی میانه زرتشتی) است که اصل آن به کتابخانه «نخست دستور مهرجی رانا» در هندوستان تعلق دارد. چاپ عکسی این دستنویس توسط دانشگاه شیراز منتشر شده و در این کتاب برای نخستین بار آوانویسی و ترجمه آن انتشار یافته است. همچنین این اثر از نخستین آثاری است از زبانهای کهن ایرانی که بار نخست قرائت، ترجمه و انتشار یافته است. این دستنویس متنی شگفت است: زبان آن پهلوی متأخر و حد وسط میان فارسی میانه و پهلوی کلاسیک با فارسی دری است. همچنین مضامین آن نیز گاهی دستخوش دگرگونی گشته است. این کتاب بهویژه از این نظر شایان توجه است که به داستانسرایی میپردازد و بیشتر داستان است تا اندرزنامه یا نوشتاری صرفاً آیینی.
نویسنده قبل از ورود در متون تفسیری، اسطوره و شناخت و جایگاه تصویرها و نمادگرایی و جایگاه اسطوره در قرآن را بررسی میکند .وی در فصل اول، علم حضوری و علم حصولی و نسبت آنها را با اسطوره ارزیابی مینماید .در فصل دوم، سیر نزولی عالم و رویا و خیال و کهانت را تبیین میکند .در فصل سوم کتاب، رمز و نماد و سمبل و نشانه و تمثیل و مجاز و استعاره، مرزبندی و تفکیک میشود .نویسنده پس از ذکر این مقدمات نمادهای دایره، مربع، مثلث، شاه و شاهزاده، آب، پرندگان، ارقام، اژدها و ماندالا، و درختان را تاویل میکند . فصل چهارم کتاب به قرآن و متنو تفسیری اختصاص دارد .در این فصل واژه اسطوره در یک یک آیات، بررسی و بعضا با متنو تفسیری مقابله و موازنه میگردد .نویسنده در پایان کتاب، نگرش اسطورهای را با توجه به روضه الجنان ابوالفتوح رازی و قصص القرآن سورآبادی و تفسیر طبری و کشف الاسرار میبدی ریشهیابی و نقادی میکند .
ماوراءالنهر به لحاظ جغرافیایی در کجا قرار دارد، چه محدودهای را شامل میشود و چه پیوندهای فرهنگی، تاریخی و اسطورهای با فرهنگ و تمدن ایرانی دارد؟ این کتاب با بررسی شعر فارسی ماوراءالنهر قرن بیستم در پی طرح چنین سؤالاتی و پاسخگویی به آنهاست. کتاب حاضر ضمن اینکه بیانگر وضعیت شعر فارسی ماوراءالنهر در قرن بیستم با تکیه بر دو محیط ادبی خوقند و خوارزم است، از دلمشغولیهای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی گذشته و حال این سرزمین خالی نبوده و شرح مفصلی از جایگاه رفیع فرهنگ و تمدن ایرانی در ماوراءالنهر ارائه میدهد. نویسنده کتاب کوشیده نگاه نوستالژیک شعر فارسی ماوراءالنهر نسبت به فرهنگ و تمدن ایرانی را برای مخاطب مکشوف کند و بنابراین روایتی ادیبانه از گسست و مهجوریت این میراث عظیم نسبت به مام میهن نیز به شمار میرود.