از مجموع نوشتههای مورخان و جغرافیانویسان و گزارشهای جهانگردان و مسافران و اسناد و مدارک معتبر برمیآید که احداث حصار و پناهگاه و استقرار مرزبانان و نگهبانان در شمال دشت قزوین، به قصد جلوگیری از تاختوتاز ساکنان کوهستانی شمال دشت و مطیع ساختنشان در دوران حکومت ساسانیان صورت گرفته است و ایجاد حصار یا دژی را که هسته اولیه بنای شهر قزوین شده است، به شاپور پادشاه ساسانی نسبت دادهاند. در بخش نخست این کتاب منابع سیر تاریخی بنای قزوین و بناهای آن در چهار فصل به ترتیب تاریخی نقل شده و در فصل پنجم رؤوس مطالب مندرج در فصول قبلی به ترتیب فهرستوار بیان شده است. در بخش دوم همه بناها، مکانها، کتیبهها، باغها و رودها به ترتیب الفبایی درج شده است. بانی دژ شاپور و محل آن و وجه تسمیه قزوین در بخش سوم و گفتار پایانی کتاب آورده شده است.
این کتاب نتیجۀ سه فصل کاوش پروفسور دیوید استروناخ و همکارانش در پاسارگاد بوده و یکی از بهترین منابع موجود برای شناخت «هنر عتیق» هخامنشی و مقایسۀ آن با دوران قبل و همچنین با «هنر کلاسیک» زمان داریوش به بعد به شمار میرود. شهر پاسارگاد شاید تنها نمونۀ شهر کاملی باشد که در صورت ادامۀ پژوهشهای باستانشناسی و در مرحلۀ اول صیانت از آن، بتوان در مرحلههای بعدی ضمن مرمت و ثبت و ضبط مدارک و غور در خصیصههای ماندههای آن، پایه و اصول طراحی معماری و برنامهریزی شهری و همچنین مبانی شهرسازی ایرانی را در درازمدت استخراج و معرفی کرد، نیز بر حسب مورد طرحی برای قابل مراجعهکردن فضای آرام و موقر آن با قید احتیاط تدارک دید. مطالب کتاب حاضر فراتر از دستاوردهای استروناخ از کاوش و پژوهشهای باستانشناسی پاسارگاد در سال های 1961-1963 است، در حقیقت نامبرده کارنامهای از کلیۀ فعالیتهای باستانشناسی فراهم آورده که از سال 1905 آغاز شده بود. این کتاب پانزده سال پس از انجام آخرین کاوشهای باستانشناسی پاسارگاد در سال 1978 به چاپ رسیده است. محتوا و فضای کتاب آکنده است از مدارک و استناد فرهنگی، هنری، معماری و شهرسازی مردم بومی این سرزمین که زمینههای معرفی هویت تاریخی هر یک از آنها نیز در خلال این فرصت پانزدهساله به نحوی شایسته فراهم آمده است.
ر این کتاب که از سوی "اداره کل میراث فرهنگی استان تهران "انتشار یافته تلاش شده جغرافیای تاریخی و محوطههای باستانی و بناهای تاریخی فرهنگی شهرستان "شمیران "(یکی از فرمانداریهای نه گانه تهران)، شامل "لواسان " و "رودبار قصران "به تفصیل و همراه با عکس معرفی گردد .ابتدای کتاب شامل اطلاعاتی است درباره موقعیت و اهمیت جغرافیایی شمیران، تقسیمات کشوری و فرمانداری شمیران، جغرافیای تاریخی و وجه تسمیه رودبار قصران داخل، کوهها و رودها و راههای رودبار قصران، اقوام ساکن در طبرستان قبل از مهاجرت آریاییها، تاریخ رودبار قصران از دوره آشوریها و مادها و هخامنشیان تا دوره قاجار (به ویژه دوره علویان آل بویه، غزنویان، اسماعیلیان، مرعشیان، چلاویان، جلالیان، تیموریان و آل کیا) .سپس آثار باستانی و تاریخی فرهنگی "دشت لار"، "لواسان بزرگ "و "رودبار قصران"، به ترتیب و تفکیک شهرها و روستاهای آنها معرفی شدهاند که عموما شامل محوطههای باستانی، قلعهها، امامزادهها، کاروانسراها، قبرستانها، رباطها، تپههای باستانی، مساجد و حسینیهها، حمامها، کاخها، مناظر طبیعی، باغها و سایر بناهای باستانی تاریخی است . در پایان کتاب فهرست منابع و فهرست محوطهها و بناهای تاریخی فرهنگی شمیران (لواسان و رودبار قصران)، همچنین نقشه موقعیت جغرافیایی آثار یاد شده (نقشه باستان شناسی) آمده است
فرهنگ های فارسی به فارسی که در بخش اول کتاب عنوان و معرفی شده اند ترتیب تاریخی دارند، جزء این دسته نصابهای فارسی به فارسی، یعنی کتابهایی که لغات فارسی را در قالب نظم معنی کرده اند آمده اند و نیز کتابهایی که لغات و ترکیبات متن نثری یا مثنوی یا منظومه ای را وسیله شرح اشعار ساخته اند بخش دوم کتاب را با ترتیب تاریخی دربردارد. فرهنگهای فارسی با معادل بیگانه در بخش سوم، هرکدام جداگانه با ترتیب تاریخی تقدیم خوانندگان شده است. در بخش چهارم کتابها که مربوط به زبانها و گویشهای محلی است به ترتیب تاریخ نشر قرار داده شده اند. در بخش پنجم فرهنگهای موضوعی، با ترتیب الفبایی نام کتاب آورده شده اند و کتاب دارای بخش ششمی است، که "عنوان فرهنگ گونه ها" بدان داده شده است و مشتمل بر نمونه کتابهایی است که لغات را پایه بیان مطالب علمی یا هنری یا تخصصی یا ذوقی و فنی، حتی طنز قرار داده اند ...
ترجمان القرآن رسالهای فارسی در توضیح واژههای قرآن کریم. جرجانی این رساله را از سوره حمد آغاز کرده، و سپس از سوره ناس به ترتیب معکوس تا سوره بقره ضمن حذف مکررات ادامه داده است. این کتاب را عادل بن علی بن حافظ که بنا به شواهدی در همان قرن 9ق/15م میزیسته؛ برای سهولت در مطالعه بر اساس حروف الفبا مرتب کرده است. این اثر در 1333 ش به کوشش محمد دبیرسیاقی در تهران به چاپ رسید.